مقدمه
گفتمان (discourse) را به صوتهای گوناگون تعریف کردهاند. مضمون مشترک این تعریفها این است که گفتمان با واحدی بزرگتر از جمله سر و کار دارد. همان گونه که با استفاده از قواعد دستور زبان میتوانیم اسامی مرکب، گروه، بند و جمله بسازیم، با استفاده از قواعد گفتمان میتوانیم جملهها را طوری بیان کنیم که با هم مرتبط باشند به طوری که شنونده یا خواننده از جملهای به جملۀ دیگر روان و راحت منتقل شود. قواعد گفتمان سبب میشود که جملههای پاراگراف ارتباطی منطقی و سالم با یکدیگر داشته باشند و به اصطلاح پاراگراف منسجم باشد. به کمک قواعد گفتمان است که میتوانیم پاراگرافها را با نظمی منطقی به دنبال هم بیاوریم و سرانجام متنی بسازیم که انسجام و سامان داشته باشد و همۀ اینها برای این است که کلام مؤثرتر باشد.
فصل اول – زبان در عمل (در زمینهی ترجمه)
این بخش دارای هشت عنوان است که دربارهی گفتمان و توانش زبانی و توانش ارتباطی صحبت میکند. سایر عناوین شامل پیش فرض، زمینهی قبلی، اصل همکاری، شرطهای چهارگانه و … میباشد
فصل دوم – متن و فرهنگ (در زمینهی ترجمه)
تفاوت ساختار متن در فرهنگهای گوناگون
بنابر اصول چهارگانة همکاری، که پل گرایس آن را تدوین کرده است، متن، شفاهی یا کتبی، باید تابع اصول مذکور- کمیت، کیفیت، ربط، شیوة بیان- باشد. در غیر این صورت، مجموعهای بیسامان از کلمات و جملهها خواهد بود. گرایس معتقد است دو سوی ارتباط، یعنی فرستنده و گیرنده، باید دائما در حال همکاری با یکدیگر باشند تا ارتباط بتواند صورت گیرد. همکاری نکردن هر یک از دو طرف موجب سترون ماندن ارتباط خواهد شد. در حقیقت خواننده یا شنونده هر لحظه در حال کنش متقابل با متن یا سخن است و هر دو طرف باید یکدیگر را ارضا کنند.
فصل سوم – گفتمان تا چه حد؟ (در زمینه ترجمه)
ما در گذشته روی میز غذا نمیخوردیم، با ماشین اینجا و آنجا نمیرفتیم، هنگام دیدار دست نمیدادیم، شب به خیر و صبح به خیر نمیگفتیم، اما اکنون همۀ اینها و بسیاری دیگر را به تبعیت از فرهنگ دیگران و به خصوص فرهنگ اروپایی میکنیم. فریاد آل احمدها و شریتیها برای در خود ماندن و غربزده نشدن نیز ظاهراً به جایی نرسیده است و بحث داغ تهاجم فرهنگی صورت بیانی دیگری از همان غربزدگی است.
کتابنامه
به زودی این قسمت تکمیل میشود