2_1_1_
– تعیین «نوع ـ متن» : پدیدهای که از بافت فرهنگی و زبانی فراتر میرود. زیرا صورتهای ارتباط نوشتاری زیر که اساساً صورتهای متفاوتیاند، ممکن است در تمام جوامع زبانی که فرهنگی بر پایهی کلام نوشتاری دارند حضور داشته باشند. همچنین به این دلیل که همهی نویسندگان اصولاً باید پیش از صورتبندی متن، یکی از این سه صورت را برگزینند.
پرسش: کدام صورت ارتباطی بنیادی با کمک متنهای نوشتاری در هر متن تحقق مییابد؟
الف) انتقال محتوا ـ نوع اطلاعی
ب) انتقال محتوا با مشخصهی هنری ـ نوع بیانی
ج) انتقال محتوا با مشخصهی قانعکنده ـ نوع عملی (اجرایی)
کمکهایی به جهتیابی: کمک معنایی و کمک کاربردشناختی (محتوا و دانش دربارهی دنیا)، برای مثال، «پیش نشانهها»، یعنی عناوین یا تیتر روزنامهها (رمان، قانون، گزارش تصادف، غزل، فراخوان اعتصاب و غیره) یا «عبارات فراگزارهای» در آغاز متن (گراس1979)، (مثلاً در مورد وکالت عمومی «بدین وسیله اینجانب وکالت میدهم به…») رسانه: نشریات ادواری حرفهای، کتابچهها، بخش اخبار روزنامهها و امثال اینها.
کاربرد زبان
الف) بسامد خاص واژهها و عبارتهای ارزشیابی (مثبت برای گوینده یا آرمانی که خود را به آن متعهد میداند، منفی برای هر مانعی بر سر راه تعهد او). بسامد خاص برخی مشخصههای بلاغی ممکن است به این نتیجهگیری منجر شود که متن از نوعی عملی است. پرسش تعیینکننده این است که آیا ما با یک موضوع گفتاری سروکار داریم که میتواند گیرایی و کشش داشته باشد؟
ب) «این ویژگی که عناصر گفتار قادرند فراتر از خودشان به یک دلالت کل اشاره کنند» (گراس 1976)، «اصل پیوند» (قافیه، ترجیعبند، مراعاتالنظیر، وزن وغیره) و «تغییر محتوای واقعیت» (موکاروفسکی) ممکن است ما را به این نتیجه برسانند که متن در نوع بیانی قرار میگیرد.
ج) چنانچه عناصر طبقهبندی شده در بند «الف» و «ب» غایب بانشد، متن ازنوع اطلاعی است.
به این ترتیب «شبکهای تقریبی» برای تحلیل متن شکل گرفته است.
2_1_2_
صورتهای مختلط چنانچه سه نوع اطلاعی، بیانی و عملی (اجرایی) را به عنوان صورتهای بنیادی ارتباط نوشتاری (میان فرهنگی) بپذیریم، لازم است این نکتهی مهم را در نظر بگیریم که صورتهای مزبور همواره «به صورت خالص» و «به شکل کامل» ظاهر نمیشوند. هدف ارتباطی و صورت ارتباطی به دلایل متعددی (تغییر در سنتهای یک گونه متن یا وجود اهداف مختلف در ارتباط) به وضوح بر یکدیگر منطبق نمیشوند. در مورد اول: متنهایی که تنها در پی جلب نگرش مثبت مخاطب هستند بدون آن که هدفشان ایجاد انگیزههای رفتاری باشد مانند مقالات روزنامهای که نظری را بیان میکنند (یعنی شکل اجرایی در آنها کاملاً تحقق نیافته است). در مورد دوم: متنهای حقوقی منظوم در قرون وسطی که برای پذیرفتهشدن محتوایشان، بایستی به صورت نظم نوشته میشدند، که به معنی ارزش بالاتر زبان قافیهدار بوده است (شکلی مختلط نوع متن اطلاعی و نوع متن اجرایی).
2_1_3_
انواع بیشتر؟ سه نقش نشانههای زبانی بولر را، که من در قیاس با آنها سه نقش اصلی متن را از هم متمایز کردهام، رومن یاکوبسن گسترش داده و دو نقش باب همدلی و شاعرانه را به آنها افزوده است. آیا این دو نقش برای متمایز کردن انواع دیگر متن که به انتخاب روشهای ترجمهکردن مربوط باشند مناسب هستند؟ به عقیدهی من خیر! باب صحبت گشایی فقط به عناصر زبانی محدود نمیشود، بلکه به کل متن مربوط میشود و در هر سه شکل بنیادی محقق میشود. به عبارت دیگر، باب همدلی به جزییات ساختار متن مربوط نمیشود.
نوعی «فرامتن»، را باید در نظر گرفت. این نوع متن یک ساخت روبنایی برای سه نوع متن دیگر است. متن چند رسانهای. نیاز به معرفی این نوع خاص از متن به این دلیل است که متنهای نوشتاری «مستقل» به تنهایی مواد ترجمهای را تشکیل نمیدهند، بلکه تا حد زیادی اولاً از متنهای کلامی تشکیل میشوند، که هرچند در قالب نوشتار آمدهاند، به طور شفاهی ارائه میشوند. ثانیاً از متنهای کلامیای تشکیل میشوند که فقط بخشی از یک کل بزرگتر هستند که متناسب و با توجه به «اطلاعات اضافی»ای بیان میشوند که یک نظام نشانهای غیر از نظام زبانی آنها را ارائه میکند (تصویر و متن، موسیقی و متن، حالات بدن، حالات صورت، منظرهای ساختهشده بر روی صحنهی تئاتر، اسلاید و متن و غیره)
در نتیجه زمانی که پیام در قالب کلام ریخته میشود، نوع چند رسانهای دارای قواعد خاص خود میشود که باید در هنگام ترجمه در کنار ـ و فراتر از ـ قواعد سه شکل بنیادی ارتباط نوشتاری در نظرگرفته شوند. بنابراین حالا نوعی را که پیشتر در کنار سه نوع بنیادی قرار داده بودم، بالاتر از آن ها قرار میدهم. با این حال، نباید پیشنهاد گروه پژوهشی شرکت فیلیپس را که این شرایط فرازبانی را بنیادی کرده ردهشناسی رسانهها متناسب با عمل ترجمه میداند، نادیده گرفت.
میتوانید به صفحه ی اصلی کتاب برگردید و به کل فهرست کتاب نگاهی بیاندازید.
فهرست کتاب نقد ترجمه کاترینا رایس