مرحلهی تحلیل: برای رسیدن به متن زبان مقصدی که به لحاظ نقش، معادل متن زبان مبدأ باشد، مترجم باید نقشهای متن مبدأ را به روشنی توضیح دهد. این کار ممکن است در فرآیندی سه مرحلهای انجام گیرد، که این سه مرحله، بنا به قاعده، ممکن است با کوچکترین واحد متنی شروع شود و با کل متن پایان پذیرد، یا از کل متن آغاز شود و به تلحیل کوچکترین واحد متن ختم شود. برای در نظرگرفتن ملاحظات علمی و همچنین تمهیداتنظری متن، در این بررسی فرایند پیشروی از بزرگترین به کوچکترین واحد انتخاب شده است (در عمل، مترجم وظیفهشناس ابتدا تمام متن را میخواند تا از لحاظ متنی ـ زبانی تأثیری از آن برگیرد، از دیدگاه زبانشناسی متن، امروزه متن را نشانهی زبانی اولیه محسوب میکنند). در اینجا این فرایند سه مرحلهای، به دلایل کاملاً روششناسانه، در قالب یک زنجیرهی زمانی ارائه میشود. در عمل، مراحل جداگانهی تحلیل در هم میآمیزد، به خصوص اگر مترجم فردی با تجربه باشد.
2_1_
نقش کلی در چارچوب صورتهای نوشتاری ارتباطی
2_2_
مرحلهی دوم تحلیل متن، تعیین گونهی متن یا طبقهبندی متن موردنظر براساس الگوهای اجتماعی ـ فرهنگی ارتباط در جوامع زبانی معین است. گونهی متن همچنان از مفاهیم بحثانگیز زبانشناسی است. در حال حاضر گونهی متن و نوع متن در معنای صریح خود به اشاره به پدیدههای متنی گوناگون به کار میروند. در نتیجه، من گونهی متن را کنشهای فراشخصی نوشتاری یا گفتاری میدانم که به کنشهای مکرر ارتباط پیونده خورده و الگوهای خاص زبانی و ساختاری به دلیل تکرارشان در جوامع ارتباطی مشابه در آنها ایجاد شدهاند. پدیدهی گونهی متن محدود به یک زبان نیست. انواع مختلف گونهی متن به یک زبان یا فرهنگ خاص محدود نیستند اما عادات متنپردازی و الگوهای زبانی و ساختاری اغلب تا حد زیادی با یکدیگر متفاوتاند. در نتیجه، تعیین گونهی متن از اهمیت بسیاری برای مترجم برخوردار است و مانع از آن میشود که او با اتخاذ قواعد زبان مبداء، دستیابی به معادل نقشی زبان مقصد خود را به خطر بیندازد.
2_3_
مرحلهی سوم تحلیل: تحلیل سبک (تحلیل رویهی متنی خاص). در این مرحله، فردیت متن در کانون توجه قرار میگیرد. این تحلیل از اهمیت فراوانی برخوردار است. زیرا «نبرد سرنوشتساز» مترجم در میدان فردیت متن رخ میدهد و نوع و گونهی متن، راهبرد و راهکنشهای نبرد را تعیین میکند.
در این زمینه، سبک را انتخاب تصادفی نشانههای زبانی و مکانهای ترکیب آنها را در نظام زبانی تعریف میکنیم. در این مرحله، کاربرد زبان در متن مبدأ با هدف یافتن پاسخی دقیق برای دو پرسش مورد بررسی قرار میگیرد: نخست آنکه از کدام ابزارهای زبانی برای تحقق کاربردهای ارتباطی خاص استفاده میشود و دیگر آنکه متن چگونه ساخته میشود. این تحلیل معنایی، نحوی و کاربردی دقیق ضروری است زیرا حتی در یک زبان واحد نیز صورت و نقش دارای تناظر یک به یک نیستند. همین مسئله دربارهی رابطهی زبان مبدأ و زبان مقصد نیز صادق است.
2_4_
2-4- در این جا، مرحلهی نخست فرآیند ترجمه، یعنی مرحلهی تحلیل، به مرحلهی دوم آن، یعنی کلامیسازی مجدد، «پیوند» میخورد، زیرا در اینجاست که مترجم ـ البته مترجم با تجربه ـبه تفاوتهای احتمالی توجه میکند.
تحلیل معنایی، نحوی و کاربردی جزءبهجزء در مراحل مختلف تحلیل صورت میگیرد، که از تحلیل واژه، عناصر همنشین، عبارت، جمله، بخش (پاراگراف یا فصل) آغاز میشود و در نهایت به تحلی متن میرسد.
کلامیسازی مجدد فرآیندی خطی است که در جریان آن متن مقصد با استفاده از واژگان، عناصر همنشین، عبارات، جملات، پاراگرافها و غیره بازسازی میشود. در جریان فرآیند کلامیسازی مجدد، دربارهی هر یک از عناصر متن باید دید که آیا نشانههای زبانی و بسامد نشانههای زبانی که در متن مقصد با توجه به صورت نشانهای و نقش نشانهای انتخاب شدهاند، قادرند معادلی را تضمین کنند که مترجم با توجه بسیار به گونه و نوع متن در راه تحقق آن کوشیده است.