کلاسیسم در ادبیات به سبکی از نوشتار اشاره دارد که آگاهانه از اشکال و مضامین دوران باستان کلاسیک تقلید کرده و در دوران رنسانس و روشنگری توسعه یافته است. در این دوران بیشتر از نویسندگان بزرگ یونانی-رومی به ویژه شاعران و نمایشنامه نویسان تقلید میشد.
گاهی به کلاسیسم لقب نئوکلاسیسم داده میشود. به این علت که کلاسیسم حقیقی را همان آثار قدمای یونان و رم در نظر میگیرند.
در این زمان بیش از هر چیز فن شعر ارسطو و هوراس مورد توجه قرار گرفت. در ایتالیا نیز نویسندگان با هومر آشنا شدند.
نویسندگان به بازتولید فرمهای قدیمی روی آوردند: حماسه، مرثیه، قصیده، طنز، تراژدی و کمدی.
این سبک به نوعی واکنشی به باروک بود که بر هماهنگی و عظمت تأکید داشت.
عصر طلایی این جنبش از اواسط تا پایان قرن هجدهم رخ داد. اولین نمایندگان آن به زبان لاتین می نوشتند، اما بعداً شروع به نوشتن به دیگر زبانهای اروپایی نیز کردند.
منبع کلاسیسم در ادبیات
کلاسیکگرایی ادبی زمانی آغاز شد که اروپا وارد دوره رونسانس شد، دورانی که عقل و روشنفکری تجلیل میشد.
کلاسیسن در ادبیات پس از کشف مجدد فن شعر ارسطو توسط جورجیو والا، فرانچسکو روبورتلو، لودوویکو کاستلوترو و سایر انسانگرایان ایتالیایی در قرن شانزدهم به وجود آمد.
انجمنهای ادبی چون بریگاد، پلئیاد به وجود آمدن که به آثار قدما توجه ویژهای داشتند. اعضای این انجمن به زبان خودشان (فرانسه) مینوشتند. استاد این انجمنها شخصی بود به نام “دورا” که متخصص در ادبیات یونان و رم بود؛ دورا اشعارش را به زبان لاتین میسرود.
نویسندگان فرانسوی قرن هفدهم اولین کسانی بودند که خود را با استانداردهای کلاسیک به عنوان بخشی از یک جنبش ادبی سازمان یافته هماهنگ کردند.
روی آوردن به آرمانهای دوران باستان از زمانی آغاز شد که ترجمههای کلاسیک، در دوره رنسانس به طور گسترده در دسترس قرار گرفت.
از حدود 1700 تا 1750، این جنبش در انگلستان محبوبیت یافت. به عنوان مثال: الکساندر پوپ انگلیسی، آثار باستانی هومر را ترجمه کرده و بعدها در اشعارش از سبک او تقلید کرد.
ویژگیهای کلاسیک گرایی
نویسندگان کلاسیکگرایی ادبی، یک نوع سنت گرایی قوی را به نمایش گذاشته که با بیاعتمادی به نوآوری رادیکال همراه بود. در این دوره احترام فراوان به نویسندگان کلاسیک کاملا مشهود بود.
تقلید از نویسندگان کلاسیک
فرض اصلی دنبال کنندگان مکتب کلاسیسم در ادبیات این بود که نویسندگان باستان قبلاً به کمال رسیدهاند. پس وظیفه اساسی نویسنده امروزی تقلید از آنها بود: تقلید از طبیعت و تقلید از پیشینیان.
برای مثال: آثار نمایشی از اساتید یونانی مانند آیسخولوس و سوفوکل الهام گرفته میشد. این نویسندگان دنبال تجسم وحدت سهگانه ارسطویی بودند: وحدت زمان، مکان و موضوع یا عمل
علاوه بر نظریه شعر ارسطو و طبقهبندی ژانرهای او، اصول هوراس، شاعر رومی بر بینش کلاسیک ادبیات در این دوران حاکم بود.
آراستگی: تطبیق سبک با موضوع از نکات کلاسیسم در ادبیات
از اساس سبکی این دوره این بود که سبک باید با موضوع مطابقت داشته باشد. همچنین باور بر این بود که هنر هم باید لذتبخش باشد و هم آموزشدهنده.
به همین دلیل در مواجهه با افراط و تفریط دو سبک باروک و روکوکو، در کلاسیکگرایی ادبی، تصحیح، نظم، هماهنگی، فرم و غیره غالب شد.
نثر کلاسیک
مفهوم ادبیات منثور پس از دوران باستانبه وجود آمد، بنابراین هیچ سنت کلاسیک صریحی در داستان وجود ندارد که با سنتهای درام و شعر مطابقت داشته باشد.
با این وجود، از آنجایی که اولین رمانها در زمانی پدیدار شدند که ادبیات کلاسیک از احترام بالایی برخوردار بود، رماننویسان، آگاهانه بسیاری از ویژگیهای آن را پذیرفتند.
نویسندگان و آثار کلاسیسم در ادبیات
پیر کورنی (1606-1684)
پیر کورنی پدر تراژدی کلاسیک فرانسه شناخته میشود. شاهکارش “ال سید” (1636) تماما به شعر نوشته شده است. اما چون در آن زمان برخی قوانین تراژدی کلاسیک را در آن رعایت نکرد؛ مورد انتقاد شدید منتقدان قرار گرفت.
با این وجود، او فرمی دراماتیک ایجاد کرد که مطابق با استانداردهای تراژدی کلاسیک و کمدی بود.
از آثار او، ملیتا (1630)، کلیتاندرو یا بیگناهی تحت تعقیب (1631)، بیوه (1632)، گالری قصر (1633)، قسمت بعدی (1634)، میدان سلطنتی (1634) مدیا را میتوان نام برد.
ژان راسین (1639-1699)
نمایشنامهنویس فرانسوی که به خاطر نمایشنامه پنج پردهای آندروماک (1667) به شهرت رسید. این اثر در مورد جنگ تروا بود و برای اولین بار در دربار لویی چهاردهم اجرا شد.
برخی از آثار نمایشی او عبارتند از: «La Tebaida» (1664)، «اسکندر کبیر» (1665)، «Los Litigantes» (1668)، «بریتانیکوس» (1669)، «برنیس» (1670)، «بایزید» (1672) و «میتریداتس» (1673) هستند.
ژان باتیست مولیر (1622-1673)
مولیر نمایشنامه نویس، شاعر، بازیگر و همچنین یکی از بزرگترین کمدینویسهای مشهور فرانسوی است. او در آثار خود تارتوفو (1664) و انساندوست (1666) تسلط خود را بر کمدی کلاسیک نشان داد.
برخی از آثار او عبارتند از: ال دکتر عاشق (1658)، مسخره گرانبها (1659)، مدرسه شوهران (1661)، مدرسه زنان (1662) و ازدواج اجباری (1663).
دانته آلیگری (1265-1321) و تاثیرش بر کلاسیسم در ادبیات
شاعر ایتالیایی که در توسعه کلاسیسم در ادبیات نقشی برجسته دارد. شعر حماسی او، کمدی الهی (1307) مستقل از هر جنبش سازمان یافتهای، ظاهر شد.
دانته در اثر سه قسمتی خود آگاهانه از شعر حماسی کلاسیک، بهویژه از آئینه ویرژیل الهام گرفت.
الکساندر پوپ (1688-1744)
شاعر انگلیسی الکساندر پوپ تکنیکهای کلاسیک را در عصر آگوستوس به کار گرفت. در The Stolen Curl (14-1712) او از قالب شعر حماسی استفاده کرد، اما لحن را تقلید کرد.
در ادامه بخوانید: مکتب رمانتیسم در ادبیات و مشخصات فکری آن