ذهنیت و معنا در کاربرد زبان

ذهنیت و معنا در کاربرد زبان

اورکیونی با مطالعه‌ی مسائل مربوط به ذهنیت و معنا در کاربرد زبان و نقش آن در ایجاد معنا، تمامی معادلات موجود در نمودار ارتباطی یاکوبسن را متزلزل می‌کند.

از نظر وی، از آن جا که تولید معنا و ارتباط زبانی همواره از دو اصل انسان و زبان تبعیت می‌کند و با توجه به اینکه نمی‌توانیم هیچ یک از اصول را در چارچوب تعاریف و قواعدی خاص بگنجانیم و با عنایت به این که موقعیت، بافت، مکان، زمان و عوامل دیگری از این دست نیز بر کارکرد این اصول و نحوه‌ی برقراری ارتباط بسیار موثرند.

به همین دلیل، نمی‌توانیم تولید معنا را بدون در نظر گرفتن عوامل معناساز موجود در انسان و زبان، تعبیر و تفسیر کنیم.

ذهنیت و معنا

بحثی که او درباره ی مسائل مذکور مطرح کرده، بسیار طولانی است؛ به همین دلیل، می‌کوشیم آرای وی را به اختصار بیان کنیم.

یکی از موارد مهمی که اورکیونی در گزاره گذاری، در باب تأثیر ذهنیت بر زبان مطرح می‌کند، بحث مربوط به عناصر اشاری (deictiques) است. (برای مطالعه بیشتر- الله شکر اسداللهی، «عوامل اشاری و جایگاه معنایی آن»، در مجله ی دانشکده‌ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، (پاییز 1379)، ش 3 و 4، صص 543 – 558.)

اورکیونی و بحث ذهنیت و معنا

بنا به گفته‌ی اورکیونی در رابطه با ذهنیت و معنا، وجود این عناصر در بیان، روند معناسازی را با مشکل موجه می‌کند.

به طور کلی، برای درک هر ارتباط زبانی و برای پرهیز از هرگونه ابهام درباره ی معنا، باید علاوه بر واحد‌های زبانی مشخص، به برخی عوامل معناساز دیگر، مانند عوامل اشاری نیز توجه کنیم.

حضور چنین عواملی در زبان، که هم در گفت و گو یا محاوره هم در متون نوشتاری به کار گرفته می‌شوند، غالبا مانع بزرگی در درک و فهم معنا و در برقراری آن ایجاد می‌کنند. برای دستیابی به معنای دقیق این نوع عوامل در متون، باید با توجه به بافت متن و با تجزیه و تحلیل واحد‌های زبانی‌ای که این عوامل را همراهی می‌کنند، به هدف برسیم (به این روش که در بیشتر موارد کارساز نیست متعاقبا اشاره خواهیم کرد) و در مورد گفت و گو یا محاوره نیز باید در این فضای ارتباط حضور یابیم و شاهد تمامی زاوایای معنایی کلامی که گوینده خطاب به شنونده بیان می‌کند باشیم تا به معنای آن‌ها پی ببریم.

تعریفی از زبان

برای این که بتوانیم بحث مربوط به عوامل اشاری را واضح‌تر بیان کنیم، لازم است بدانیم که در نظریه‌های جدید زبان ناختی، چنان که قبلا نیز خاطر نشان کردیم و تکرار آن خالی از لطف نیست، زبان دیگر تنها یک ابزار صرفا ارتباطی تلقی نمی شود، بلکه به گفته‌ی رمان یاکوبسن و اورکیونی، در خود زبان قابلیت‌های بالفعل و بالقوه‌ای وجود دارد که از طرفی بازدهی و کارایی آن را بیشتر می‌کند و از طرف دیگر، گاهی خود ارتباط را هم با مشکل درک معنا و مفهوم مواجه می‌سازد.

اما به طور کلی، در ارتباط نوشتاری و گفتاری، ارسال کننده‌ی پیام سلایق فکری و ذهنیت‌های شخصی خود را به شکل رمز در زبان در می‌آورد و مخاطب باید در فهم کلی معنای پیام، به آن دست یابد. به عبارت دیگر، برای درک معنا در ارتباط زبانی، تنها فهم معنایی کلام کافی نیست، بلکه لازم است عوامل دیگری که غالبا عوامل ذهنی و شخصی‌اند نیز در تشکیل این حوزه‌ی معنایی دخالت داده شوند.

اما این ذهنیت‌های شخصی و سلایق فکری و تأثیر آن‌ها بر شکل‌گیری معنا از کجا ناشی می‌شوند؟ در پاسخ باید بگوییم که آن‌ها هنگام برقراری ارتباط و حین به رمز در آوردن پیام ایجاد می‌شوند.

ذهنیت و معنا در نمودار یاکوبسن

برای تبیین این مطلب، به نمودار یاکوبسن- هر چند جنجال برانگیز است و غالبا از سوی زبان شناسانی چون اورکیونی مورد اعتراض واقع می شود- متوسل می‌شویم.

به عنوان مثال، ارسال کننده ی پیام برای تحقق ارتباط از مرجع، که برداشتی کاملا شخصی است و هنوز در حیطه‌ی مخاطب قرار نگرفته است، مدلول را آنگونه می خواهد در ذهن خود می‌پروراند و در نهایت به دال می رسد و این روند، به اصطلاح رمزگذاری (demarche onomasiologique) خوانده می شود.

مخاطب نیز برای گشودن این رمز، مسیر عکس او را طی می‌کند. برای رمزگشایی (demarche semasiologique)، او ابتدا دال را می‌بیند یا می‌شنود، مدلول را در ذهن خود تصور می‌کند، و در نهایت به مرجع، که هدف اصلی رمزگذار است، می‌رسد. بنابراین، چنان که مشاهده می‌کنیم، تحقق یافتن کامل رمزگشایی و اتخاذ اصول عملیاتی صحیح به این مسئله‌ بستگی دارد که رمزگشا (مخاطب) بتواند به برداشت‌های شخصی و ذهنی رمزگذار از گزینش مرجع، و چنین به ذهنیت‌های او درباره‌ی مدلول به طور کامل پی ببرد و این امر، گاهی اوقات، به ویژه زمانی که عوامل اشاری جزء واحد‌های زبانی به کار گرفته شده در ارتباط باشند، امکان پذیر نیست.

سه نوع مرجع زبانی از دید اورکیونی

اورکیونی در این باره می‌نویسد: «چه در رمزگذاری چه در رمزگشایی، کسی که زبان را وسیله ی پیام خود قرار دهد، اصولا سه نوع ساز و کار مرجع‌یابی به کار می برد: مرجع مطلق، مرجع نسبی یا مرجعی که فهم و درک آن وابسته به تجزیه و تحلیل بافت متن است، و مرجع اشاری یا مرجعی که فهم عاری از ابهام ان به جو گفت و گو یا جوی که در آن پیام شکل می‌گیرد، بستگی دارد» (C. Kerbrat- Orecchioni, L’ Enonciation, de la subjectivite dans le langage, armand Colin, Paris, 1980, P. 35.) برای روشن شدن مطلب، مثالی ذکر می‌کنیم: اگر ما به عنوان یک خواننده با جملاتی مثل جملات زیر برخورد کنیم:

  1. علی در تهران زندگی می‌کند.
  2. علی در جنوب تهران زندگی می‌کند.
  3. علی در این جا زندگی می‌کند.

مرجع مطلق در مرجع‌یابی

برای فهم کامل این جملات، ملاحظه خواهیم کرد که جمله‌ی اول بدون هیچ مشکلی قابل فهم است و این همان «مرجع مطلق» است، زیرا در مرجع یابی این جمله، خواننده (خواننده‌ای که ایرانی است و تهران را می‌شناسد) دچار مشکل نمی‌شود.

اما درک و فهم جمله‌ی دوم به تجزیه و تحلیل بافت متن وابسته است. زیرا فهم دقیق واژه‌ی «جنوب» به طور مستقیم در ارتباط با فهم کلمه‌ی «تهران» است و علاوه بر آن، کلمه‌ی «جنوب» مرجع دقیقی به خواننده عرضه نمی کند زیرا خواننده نمی‌تواند بفهمد که مثلا علی در کدام محله یا کدام کوچه‌ی جنوب تهران زندگی می‌کند و این همان مرجع نسبی است که همواره ابهام برانگیز است.

اما در جمله‌ی سوم، چیزی که معنا و مرجع یابی را با مشکل واقعی مواجه می‌کند، واژه‌ی «این جا» ست که به عنوان یک عامل اشاری در نظر گرفته می شود. اگر این عامل اشاری با واحد‌های زبانی موجود در بافت متن تبیین شده باشد، معنا و مرجع یابی آن به مراتب آسان‌تر خواهد بود| ولی چنانچه چنین تبیینی انجام نگیرد، معنا و مفهوم آن در هاله‌ای از ابهام باقی خواهد ماند. برای درک دقیق مرجع و معنای چنین جمله‌ای، لازم است در محل گزاره‌گذاری حضور داشته باشیم.

کلام آخر در ذهنیت و معنا

برای نشان دادن تأثیر ذهنیت و سلایق فکری شخصی بر شکل‌گیری معنا و مفهوم واحد‌های زبانی در ارتباطات، اورکیونی به مطالعه‌ی موارد متعددی از عوامل اشاری می‌پردازد که ما در این جا فقط به اختصار به قسمت‌هایی از آن اشاره خواهیم کرد. او تأثیر ذهنیت بر معنا را در پنج محور کلی مورد بررسی قرار می‌دهد: کاربرد برخی ضمایر، صفات اشاره، عناصر زمانی، عناصر مکانی، و به کارگیری برخی افعال که تأثیر ذهنیت بر شکل‌گیری معنا را فراهم می‌اورند و مرجع‌سازی و همچنین رمزگشایی را با مشکل مواجه می‌کنند.

در ادامه بخوانید: سطوح مختلف ذهنیت و عوامل نشان‌دهنده آن

 

جدیدترین ها

مطالب مرتبط