عناصر زمانی به عنوان عوامل اشاری در بافت زبان

عناصر زمانی به عنوان عوامل اشاری در بافت زبان

مطالعه‌ی عناصر زمانی به عنوان عوامل اشاری، از بحث‌های بسیار گسترده و پیچیده‌ای است که فرصت پرداختن به آن، پژوهش دیگری می‌طلبد، در این جا می‌کوشیم به بخش‌هایی از بحث اورکیونی درباره‌ی کاربرد عناصر زمانی به صورت عوامل اشاری محض اشاره کنیم.

او کاربرد برخی عناصر زبانی در ارتباط را مانع بزرگی برای رمزگشایی از سوی گیرنده‌ی پیام تلقی، و بدین ترتیب، عدم تطابق در ارسال و دریافت معنا و مرجع در پیام را خاطر نشان می‌کند.

عناصر زمانی

امیل بنونیست نیز به نوبه‌ی خود، کاربرد عناصر زمانی در ارتباطات کلامی را از پیچیده‌ترین مباحث مربوط به عوامل اشاری می‌داند: «گاهی ابهام در مرجع یابی قید زمان از آن جا ناشی می‌شود که این قید در زمانی از ارتباط کلامی مکاتبه‌ای بیان شده است که اصولا با ما و زمانی که در صدد کشف مرجع آن هستیم، فاصله ی زیادی دارد».

چطور عناصر زمانی می‌تواند ابهام ایجاد کند؟

چنان که بنونیست نیز بر آن اذعان دارد، اگر عناصر زمانی هنگام گزاره گذاری به کار گرفته نشوند و بین فرستنده و گیرنده توافق کامل ارجاعی و معنایی ایجاد نشود، این عناصر می‌توانند ارتباط را با ابهام مواجه کنند و در رمز گذاری و رمزگشایی پیام مشکل جدی به وجود آورند.

مثلا اگر روزی عنوان مسافر وارد شهر تهران شویم و بر روی یکی از دیوارهای شهر بخوانیم: «فردا تظاهرات سیل آسای مردم مسلمان را در میدان آزادی فراموش نکنید»، به هیچ وجه نخواهیم توانست مرجع دقیق این عامل اشاری، یعنی «فردا» را مشخص کنیم، زیرا اصولا از محل و از زمان گزاره‌گذاری اطلاعی نداریم و نمی‌توانیم پیام را رمزگشایی کنیم، چرا که این عامل اشاری تنها زمانی قابل درک می‌شود که نوعی همزمانی بین ارسال کننده‌ی پیام و گیرنده‌ی آن ایجاد شود.

 

بیشتر بخوانید: تاثیر عناصر مکانی بر زبان

 

تقسیم بندی اورکیونی

اورکیونی در ادامه‌ی بحث خویش در باب نقش عناصر زمانی در ایجاد ابهام در معنا و مرجع بیانی، برخی عناصر زمانی را که عناصر اشاری محسوب می‌شوند و کاربرد زیادی در ارتباط دارند، به دو گروه تقسیم می‌کند:

عناصر زمانی ناخالص:

مثل «در آن زمان» یا «در آن لحظه»، «شب قبل» یا «روز قبل»، «چند ساعت قبل از آن»، «فردای آن روز»، «سال بعدش»، «دو یا چند روز بعد از آن»، «اندکی بعد» و غیره. معنا و مفهوم این عناصر زمانی در ارتباط می‌تواند به واسطه‌ی «آن»، که تقریبا در پایان تمامی این عناصر زمانی وجود دارد، روشن شود (البته به شرطی که خود این عامل اشاری نیز قبلا وسط ارسال کننده‌ی پیام تبیین شده باشد).

زیرا چنین استنباط می‌شود که این عناصر در لابه‌لای متن نوشتاری یا در واقعه‌ای به صورت گفتاری بیان می‌شوند که خواننده یا شنونده به واسطه‌ی آشنایی با آن متن یا با آن گفت‌وگو از لحاظ حوزه‌ی واژه‌ای یا از راه تبیین‌های بیانی عرضه شده از سوی ارسال کننده‌ی پیام، تمامی عناصر زمانی را به دقت دنبال کرده است و ابهامی درباره‌ی مرجع یابی اصطلاح «آن» برای وی باقی نمانده است.

در این نوع ارتباط، نویسنده یا گوینده قطعا بعد از نقل ماجرایی، عناصر زمانی‌ای مانند «فردای آن روز» یا «سال بعدش» را به کار می‌برد که دراین صورت، گیرنده‌ی پیام با رجوع به متن یا با یادآوری محتوای گفت و گو و یا با تحلیل آن، به مرجع و معنای دقیق چنین عناصری پی می‌برد.

عناصر زمانی خالص:

مانند «در این زمان» یا «در این لحظه»، «دیروز» یا «دیشب»، «هفته ی پیش»، «چند ساعت پیش»، «فردا»، «سال بعد»، «دو روز بعد»، «بعد از این» و غیره. اما چنان‌که ملاحظه می‌کنید، بین عوامل اشاری خالص و ناخالص زمانی تفاوت عمده‌ای وجود دارد، زیرا بنابر منطق بیان و گفت‌وگو، عوامل اشاری ناخالص هنگامی در متن ظاهر می‌شوند که قبلا از آن، سخنی به میان آمده باشد.

به عنوان مثال، کاربرد اصطلاح «فردای آن روز» موقعی معنا و مفهوم دارد که مخاطب، ضمن پیگیری روند متن یا گفت و گو، قبلا با مرجع واژه‌ی «آن روز» آشنا شده باشد و اگر چنین شناختی از مرجع این عامل اشاری ناخالص زمانی ایجاد نشود، کاربرد آن نمی‌تواند با منطق بیان منطبق باشد.

در حالی که معنا و مرجع عوامل اشاری خالص زمانی همواره وابسته به بافت گزاره‌گذاری است و برای درک و فهم آن‌ها، لازم است در بافت شکل گیری بیان حضور یابیم و چنانچه این عوامل، بدون تصریح، در متن ظاهر شوند، چنین متنی مبهم و پیچیده خواهد بود و یا به گفته‌ی اوسولد دوکرو، زبان شناس مشهور فرانسوی، «خواننده را به شک و تردید وا می‌دارد و او را در انجام تحلیل و معنایابی دچار حدس و گمان می‌کند».

جدیدترین ها

مطالب مرتبط