دال و مدلول ایجاد کننده معنا در بستر گفتمان

دال و مدلول ایجاد کننده معنا در بستر گفتمان

علاوه بر نقش آواها و اصوات در ایجاد معنا، اورکیونی از برخی دال و مدلول سخن می‌گوید که وجود آن‌ها در بستر گفتمان، معنا- به ویژه معنای ضمنی- را به همراه دارد. این دال‌ها غالبا در گفتمان شعری (برخی از اصوات موجود در واژگان شعری، نقشی فراتر از قواعد هجایی ایفا می‌کنند)، در زبان زیبایی شناختی، در بازی‌های زبانی، در قافیه‌های شعر، در فنون مربوط به جناس و غیره معنای ضمنی را به وجود می‌آورند.

مثال دال و مدلول از یاکوبسن

برای تبیین موضوع، تنها به یک مثال از رومن یاکوبسن بسنده می‌کنیم. یاکوبسن در کتاب خود با عنوان رساله‌هایی در باب زبان‌شناسی عمومی، به تجزیه و تحلیل شعاری با عنوان “I like Ike” می‌پردازد. او معنای ضمنی حاصل از این شعار را در دو جهت دال و مدلول مورد توجه قرار می‌دهد.

در بحث مربوط به دال، تداخل آوایی «آیک» (ajk) را در «لایک» (lajk) و «آی» (aj) را در «آیک» (ajk) باز می‌شناسد و درباره‌ی مدلول نیز چنین بیان می‌کند که معانی صریح در این جمله، در هم ادغام شده‌اند، زیرا شخصیت اصلی، یعنی همان «آیک» به طریق جناس، فاعل گزاره را در خود دارد، یا به عبارت دیگر، آن را در خود ادغام می‌کند.

دال و مدلول

این در حالی است که خود «آیک» نیز در عشق (like) فاعل گزاره پیشاپیش ادغام شده است. این جمله، نمونه‌ی بارزی از دال‌ها و مدلول‌های بازی‌های زبانی یا فنون مربوط به جناس در زبان است که موجب بروز معنای ضمنی می شوند.

کاربردهای ویژه زبان در ایجاد معنای ضمنی

در ادامه ی بحث، اورکیونی مثال‌هایی متعدد از برخی کاربرد‌های ویژه‌ی زبان از جمله قلب (anagramme) قلب ناقص (paragramme) در سطح عبارت (contrepet) توشیح (acrostiche) و غیره، می‌زند که همگی مانند مثال بالا دال و مدلول‌ دارند که معنای ضمنی را منعکس می‌کنند. از میان مثال‌های متعددی که اورکیونی برای تبیین نظریه‌های خود از نویسندگان و آثار برجسته‌ی ادبی و همچنین از گفت و گوهای روزمره ذکر می‌کند، تنها به مثالی از نویسنده‌ی معاصر فرانسوی و بنیان گذار نهضت «رمان نو»، یعنی الن رب- گری یه (Alain Robbe- Grillet)، اکتفا می‌کنیم.

بازی با ساز و کار زبان در رمان نو

یکی از خصیصه‌های آثار این نویسنده تأکید بر نوشتار و فنون مربوط به زبان است. نباید فراموش کنیم که پیروان نهضت رمان نو و نویسندگان معاصر رمان نو، بر خلاف رمان نویسان سنتی، رمان را به منزله‌ی ماجرای نوشتار می‌دانند و نه نوشتار ماجرا.

به همین دلیل، بازی با ساز و کارهای زبانی‌، به کارگیری فنون و روش‌های متعدد نوشتار، توسل به علم معانی بیان، استفاده از قابلیت‌های نظام‌های زبانی و غیره، مواردی هستند که اساس آثار رمان نو نویسان را تشکیل می‌دهند.

دال و مدلول در مثالی از آلن رب‌گریه

به عنوان مثال، آلن رب- گری یه عنوان یکی از فیلم‌نامه‌هایش را نون تاس‌ها را برداشت (N. apris les des (1971)) می‌گذارد. در وهله‌ی اول، چنین استنباط می‌شود که این عنوان با محتوای فیلم مرتبط است و شاید مانند تمامی دیگر آثار ادبی یا هنری، در حال انتقال مفهوم و پیامی برای مخاطب است و شاید هم مولف‌ با این عنوان در حال نزدیک‌ کردن مخاطب خود به فیلم یا هدایت کردن وی برای درک بیشتر آن باشد و یا این که چنین عنوانی خلاصه‌ای از محتوای فیلم را نشان می‌دهد.

غافل از این که این عنوان پیام یا بهتر است بگوییم هیچ معنای صریحی ندارد، بلکه عنوان مزبور، در یک بازی زبانی، «قلب ناقص» اثر دیگری از همین نویسنده با عنوان بهشت و بعد (L’Eden et apre این فیلمنامه ابتدا در سال 1970 توسط آلن رب- گری یه نوشته شد و بعد در همان سال توسط خود او به صورت فیلم درآمد.) است.

پس اگر هر یک از عناوین آثار مذکور را به منزله‌ی یک واژه تلقی کنیم، آن‌ها دال‌های معنای ضمنی محسوب می‌شوند و مدلول هر یک نیز در دیگری یافت می‌شود.مسلما رب- گری یه تنها رمان نو نویسی نیست که از چنین شیوه‌ی نارش و بازی‌های زبانی‌ای بهره می‌برد، بلکه اکثر نویسندگان رمان نو مانند ناتالی ساروت، میشل بوتور (Michel Butor)، کلود سیمون (Claude Simon)، و دیگران نیز این نوع نگارش و این ترفند‌های زبانی را برای ایجاد معنای ضمنی در آثار خود به کار می‌گیرند.

در ادامه بخوانید: نوای گفتار و امور مربوط به آن

جدیدترین ها

مطالب مرتبط