ترجمه یا تعریب؟

ترجمه یا تعریب؟

مدّتی پیش یک «رسالة تحقیقی» نوشتۀ «آلبر جرار» را دربارۀ ترجمه خواندم. وی استاد ادبیات انگلیسی در دانشگاه امریکایی «استانفورد» و از اعضای کمیته تحریریهای است که با سرپرستی و سردبیری و هماهنگی استاد «ژوزف شبلی» ادیب نقاد و مورّخ معاصر، در امر جمعآوری «فرهنگ لغات ادبیات جهان» که کتابخانۀ فلسفۀ «نیویورک» آن را منتشر نمود شرکت فعالی داشت.

این رساله علیرغم اختصار و فشردگی زیاد، بسیار لذتبخش و سودمند بود. بدیهی است در یک کتابِ «لغت ادبی» جای اطالۀ کلام و مجال تفصیل و قلمفرسایی نیست، دربارۀ «ترجمه» بهتر و رساتر از سخن ایشان نمیتوان سخن گفت.

از همان موضوع ترجمه و «تعریب» فکرم را به خود مشغول داشت، بهویژه پس از آن که عملاً وارد عرصۀ ترجمه کتابی پرداختم که نویسندهاش یک خانم محقّق آمریکایی عربتبار به نام دکتر «نابیة ابوت» یا با تلفّظ عربی «نابیة عبود» بود. این خام گرچه «ینگه دنیا» را به عنوان وظن خویش بگزید ولی رابطهاش را با «میهن بزرگ عربی» فراموش نکرد. به همین دلیل شروع به تحقیق و تألیف دربارۀ گوشههایی از تمدن و ادبیات عربی به زبان انگلیسی کرد. کتابی که من موفق شدن به عربی ترجمه کنم، یکی از کتابهایش به نام «المرأة والدولة فی فجرالاسلام» بود که ابتدا در چند شماره از مجلۀ «المقتطف» و سپس در سال 1943 بطور مستقل، چاپ و منتشر شد.

من در ترجمۀ این کتاب با مشکلات فراوانی روبهرو شدم، ولی این مشکلات از ناحیۀ دشواری متن انگلیسی یا نامفهوم بودن عبارتهای کتاب و یا پیچیدگی الفاظ آن نبود، چون در متن انگلیسی کتاب، به هیچوجه چنین مشکلاتی وجود نداشت.

 

جدیدترین ها

مطالب مرتبط