انتخاب معادل مناسب یک واژه در ترجمه

انتخاب معادل مناسب یک واژه در ترجمه

انتخاب معادل مناسب یک واژه در ترجمه از متن مبدا؛ بسیار مهم است. همانطور که قبلا اشاره شد انتخاب معادل با توجه به سبک و نوع متن تغییر می‌کند.

واژه انتخاب شده باید علاوه بر معنای مشابه تاثیری مشابه متن اصلی نیز در خواننده ایجاد کند؛ هنگامی که واژه در متن مبدا بار منفی دارد باید در متن مقصد هم به همین حالت باشد.

برای مثال واژه‌های «Lonely» و«Alone» در انگلیسی در نظر اول به معنای «تنها» می‌باشند درحالی‌که بار منفی «Lonely» بیشتر است و بیشتر معنی «بی‌کس» می‌دهد.

واژه در ترجمه

هنگامی که متنی تاریخی را ترجمه می‌کنیم می‌توانیم از «لغاتِ‌کهن (نه مهجور) استفاده‌کنیم و برای ترجمه اسامی نیز به فرهنگ‌های اختصاصی اسامی و یا کتب معتبر مربوط به آن موضوع مراجعه می‌کنیم.

چگونگی یافتن معادل مناسبی برای یک واژه در ترجمه

استاد بزرگوار «جناب آقای الیاسی» در واحد درسی ارائه شده در دانشگاه به نام «ترجمه پیشرفته دو» که یکی از دروس تخصصی رشته مترجمی است؛ متنی در مورد «حضرت عیسی مسیح» را به دانشجویان به عنوان تکلیف دادند که برای ترجمه آن لازم بود از «کتاب مقدس» استفاده می‌کردیم.

برای مثال هنگامی که در متن نام حواری عیسی مسیح «Mathew» است، نمی‌توانیم آن را «متیو» آوانگاری کنیم؛ چون در فارسی نام این حواری «متی» می‌باشد.

بنابراین زمانی که رمانی مذهبی یا تاریخی را ترجمه می‌کنیم علاوه بر انتخاب بهترین مترادف برای یک واژه در ترجمه  باید به اسامی و نام مکانها نیز توجه کنیم.

مثلا در یک متن عادی اسم «David» تنها به فارسی «دیوید» آوانگاری می‌شود، اما زمانی که در مورد حضرت داوود صحبت می‌کنیم دیوید تبدیل به داوود می‌شود.

نقش مخاطب در انتخاب واژگان

قدم بعدی برای ترجمه‌ی متن شناخت مخاطب است که تاثیر به‌سزایی در سبک نویسنده دارد.

برای مثال یک کتاب کودک را در نظر بگیرید و آن را با رمانی برای بزرگسالان مقایسه کنید. با توجه به سن مخاطب انتخاب مهعادل واژه در ترجمه تغییر پیدا می‌کند.

واژگانی که نویسندگان کتابهای کودک استفاده می‌کنند معمولا ساده، آهنگین و اکثرا غیر انتزاعی هستند و در صورتی که مفاهیم و یا لغات دشوار باشند تصویرگری به کمک داستان می‌آید.

هنگامی که مترجم چنین متنی را ترجمه می‌کند باید در نظر داشته باشد که حتی الامکان از لغات ساده و کودکانه استفاده کند، مثلا برای «Sleep» مترادف « لالاکردن» را بگذارد و برای «Baby» مترادف «نی نی».

تغییر دادن یک واژه در ترجمه و بومی سازی آن

البته گروه سنی کودک هم در انتخاب لغات موثر است. اگر واژه‌ای در متن مبدا بود که در مقصد مترادف نداشت ترجیحا با کلمه ای نزدیک به آن جابجایش می کنیم و در صورتی که معادلی نیافتیم و توضیح آن برای کودک دشوار بود به ناچار حذفش می‌کنیم.

مثلا «Potty» در انگلیسی به دستشویی‌های کوچک قابل حمل و قشنگی گفته می‌شود که برای بچه‌ها گذاشته می‌شود، ممکن است در ایران بسیاری از کودکان و یا حتی پدر و مادرها ندانند این وسیله چیست و چه استفاده ای دارد، پس مترجم بهتر است این واژه را با جمله یا واژه ای دیگر جایگزین کند که برای کودک ایرانی ملموس باشد.

ترجمه ساده لغات تخصصی

در مرحله بعد سعی می‌کنیم همراه با پیدا کردن معنای لغات تخصصی و ناآشنای متن یک ترجمه ساده نیز انجام دهیم. لازم نیست که مترجم معنای یک‌به‌یک لغات متن را پیدا کند، بلکه چک‌کردن لغات تخصصی، لغاتی که هرگز به گوش مترجم نرسیده و لغاتی که معنای آنها در متن با معنایی که مترجم از آنها می‌‌داند متفاوت است کفایت می‌کند.

حدس زدن معنای واژگان در مرحله خواندن متن بسیار با اهمیت است زیرا همانطور که می‌دانیم هر لغت انگلیسی ممکن است چند مترادف فارسی داشته باشد و حدس زدن معنای لغات باعث می‌شود بتوانیم نزدیک‌ترین معادل را برای آن انتخاب کنیم. در این مرحله از ترجمه انتقال پیام مهمترین گام است، پس از آن انتقال سبک و حذف و اضافات ضروری باعث یکدست‌شدن ساختار متن می‌شوند.

در مرحله آخر که بازبینی متن می‌باشد سعی می‌کنیم به بررسی واژگان انتخابی، یکدستی و طبیعی بودن ساختار متن و رعایت علائم نگارشی بپردازیم، در واقع متن خود را یک بار ویرایش می‌کنیم. در ترجمه متون پیچیده و طولانی ضروری است که یک ویراستار هم متن را بازخوانی کند، زیرا حفظ سبک و لحن و همین طور ساختار نگارشی متن اصلی در ترجمه های طولانی بسیار دشوار است.

بیشتر بخوانید: اصول ترجمه برای مترجمین تازه کار

جدیدترین ها

مطالب مرتبط