واحدهای زبانی با ارزش ارجاعی جابجا شده

واحدهای زبانی با ارزش ارجاعی جابجا شده

جابه‌جایی‌هایی وجود دارد که غالباً در واحدهای زبانی مربوط به زمان، مکان، و شخص ایجاد می‌شود و در مرجع یابی آن‌ها اختلال ایجاد می‌کند. کربرات- اورکیونی علاوه بر تحلیل موارد مربوط به ارجاعات عوامل اشاری خالص و ناخالص، که به نحوی صحت نمودار یاکوبسن را زیر سوال می‌برد، از برخی جابجایی‌ها در به کارگیری واحدهای زبانی سخن به میان می‌آورد که در زبان فرانسوی انلژ (enallages) نامیده می‌شوند.

گاهی نویسنده در آثار مکتوب خود، ترتیب عناصر زمانی را به هم می‌زند و مرز میان زمان گذشته، حال، و آینده را از میان برمی‌دارد؛ به طوری که مخاطب به خوبی نمیداند آیا در این جا وقایع زمان واقعی (که قبلا اتفاق افتاده است) نقل می‌شود یا وقایع مربوط به زمان روایت.

واحدهای زبانی

چنین تداخل زمانی‌ای در روایت و جابجایی در نحوه‌ی استفاده از آن، می‌تواند در مرجع یابی زمان به کار گرفته شده اختلال ایجاد کند.

مثالی که اورکیونی در این‌باره ذکر می‌کند، مربوط به تقویم تاریخ انقلاب فرانسه است. او می‌نویسد: «در چهاردهم ژوئیه‌ی 1789، مردم پاریس زندان باستیل را می‌گیرند. آن‌ها چند ماه بعد پادشاه خود را به گیوتین خواهند سپرد».

در این مثال، ارزش ارجاعی فعل «سپردن» به دلیل جابجایی صورت گرفته در کاربرد آن، از حالت گذشته به آینده تبدیل شده است و این امر خلاف هنجار معمول در کاربرد زمان در روایت تلقی می شود.

واحدهای زبانی در ارتباطات کلامی

او در ادامه‌ی بحث خود، به مطالعه ی به کارگیری برخی قیدهای زمانی در واحدهای زبانی و ارتباطات کلامی می‌پردازد که غالباً ارزش ارجاعی آن‌ها با جابجایی همراه است.

اورکیونی تنها به ذکر دو مثال اکتفا می‌کند و به تجزیه و تحلیل آن‌ها می‌پردازد:‌ «اکنون، درسی میلیون سال پیش قرار داریم» این مثال، از برنامه‌ی تلویزیونی شبکه‌ی اول فرانسه در سال 1978 در مورد «پیدایش انسان» ذکر شده است.

(در زبان فارسی نیز مثال‌های مشابه زیادی را می‌توانیم ذکر کنیم) چنان که ملاحظه می‌کنید، مرجع قید زمانی «اکنون» در این مثال، با توجه به بافت نوشتار، به هیچ وجه معقول به نظر نمی‌رسد و ما در این جا با یک جابجایی ارزش ارجاعی «سی میلیون سال» مواجه هستیم.

یا در مثالی دیگر با عبارت «فردا» قطار عزیمت کرد»، مثالی که از مقاله‌ی ولفگانگ کیسر (Wolfgang Kaiser) با عنوان «چه کسی رمان را حکایت می‌کند؟» نقل می‌شود، اورکیونی جابجایی انجام یافته در این مثال را از حیث ارجاعات زمانی در بیان روایی و به خصوص در دو عنصر زبانی- زمانی) «فردا» و «عزیمت کرد») مورد بررسی قرار می‌دهد.

از نظر وی، جابجایی انجام یافته در این مثال، به این دلیل صورت گرفته است که گوینده یا نویسنده، وقایع را، به طور همزمان، در دو نظام زمانی مورد ملاحظه قرار داده است: در نظام زمانی شخصیت داستانی خود (در این جا، عزیمت قطار از دیدگاه این شخصیت واقعه ایاست که به آینده تعلق دارد) و در نظام زمانی روایی که در آن جا راوی واقیع مورد اشاره را پیشاپیش متعلق به زمان گذشته می‌داند (عزیمت کرد).

جابه‌جایی در قیدهای مکان

این نوع جابجایی در کاربرد قیدهای مکانی نیز انجام می‌شود و تشخیص مرجع آن‌ها را با مشکل مواجه می‌کند. به عنوان مثال، وقتی جمله‌ی «در این جا بود که فرانسیس آرزو می‌کرد زندگی کند» را می‌خوانیم، به یقین واژه‌ی «این جا» اشاره به جایی دارد که ارسال کننده ی پیام، یا قبلا مرجع مکانی آن را تبیین کرده و یا تبیین خواهد کرد.

در این عبارت، واژه‌ی «این جا» به جای مکانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که نه از سوی ارسال کننده‌ی پیام‌ (راوی) که از سوی شخصیت داستان و یا هر شخصیتی که آن مکان را ترجیح می‌داد، بیان شده است.

بنابراین، «اینجا» برای راوی در معنای «آن‌جا»ست، یعنی جایی که شخصیت اثر یا فرد مورد نظر آرزوی زیستن در آن مکان را داشته است.

جابه‌جایی در سطوح افراد

جابه‌جایی واحدهای زبانی علاوه بر دو مورد زمانی و مکانی، که به اختصار به آن اشاره شد، در سطوح مربوط به اشخاص نیز اتفاق می‌افتد. رایج‌ترین نوع چنین جابجایی‌هایی، استفاده از «شما»، «ایشان»، «جناب عالی»، «حضرت عالی» و غیره است که از لحاظ رعایت ادب و احترام به جای «تو» یا «او» به کار گرفته می‌شوند.

ما قبلا در بحث مربوط به عناصر اشاری و کاربرد ضمایر خصی در ارتباطات کلامی، موارد مربوط به ادب و احترام را به اختصار شرح دادیم و به همین دلیل، سعی می‌کنیم فقط به مطالعه ی چند مورد از مسائل مربوط به جابجایی در این زمینه بپردازیم.

استفاده از ما به جای من

در برخی از گفتمان‌ها و در بعضی از بافت‌های ارتباط کلامی خاص و واحدهای زبانی، ارسال کننده‌ی پیام ناخواسته دست به جابجایی در کاربرد اشخاص می زند. به عنوان مثال، گاهی گوینده برای این که به مخاطب خود بگوید در کار خود تعجیل کند، به جای عبارت «عجله کن»، اصطلاح «عجله کنیم» را به کار می‌برد.

در این جا، به اقتضای گفتمان، نوعی جابجایی بین «تو» و «ما» ایجاد شده است. در برخی از گفتمان‌ها که از سوی وکلای مدافع در دادگاه‌ها انجام می‌گیرد، به وضوح می‌توانیم جابجایی را میان «او» (موکل) و «ما» (همان موکل که در بیان وکیل مدافع به «ما» تبدیل می‌شود) ببینیم.

مهر و محبت در واحدهای زبانی

گاهی نیز به دلیل مهربانی و عطوفت بیش از حدی که بین دو نفر وجود دارد، ارتباط کلامی شاهد جابجایی در کاربرد اشخاص (و ضمایر شخصی) هستیم.

به عنوان مثال، اگر مادری بخواهد به فرزند خردسالش غذا بدهد و او از خوردن آن امتناع کند، مادر با گفتن جملاتی مانند «بچه‌ام عصبانیه، نمی‌خواد غذاش رو بخوره» یا «دیگه مامان رو دوست نداره، نمی‌خواد بخوره» یک جابجایی عاطفی در کاربرد «تو» و «او» انجام می‌دهد.

بنابراین، علاوه بر عاطفه و دلبستگی‌ای که موجب جابجایی در کاربرد اشخاص می‌شود، برخی اوقات، غرور و خودبینی نیز چنین جابجایی‌ای را پدید می‌آورد.

چنین نقل می‌شود که سزار، امپراتور مشهور رم، غالباً با سوم شخص خطاب به مردم صحبت می‌کرد و یا حتی برخی از پادشاهان ستمکار زمان حاضر نیز با همین شیوه با مردم سخن می‌گویند. البته مخاطبان چنین افراد قدرتمندی، با توجه به اطلاعات فرازبان شناختی که از چنین بیاناتی داشتند (اطلاع از موقعیت و قدرت سیاسی امپراتور و پادشاه) به راحتی می‌توانستند مرجع و معنای این جابجایی‌ها را درک کنند.

در ادامه بخوانید: خصیصه زبانی و عملکرد فرهنگی – اجتماعی زبان

جدیدترین ها

مطالب مرتبط