آنچه در این مقاله به آن اشاره میشود تاثیر ذهنیت بر زبان است و تحلیلی کوتاه از بحثی است که کاترین کربرات- اورکیونی در گزاره گذاری، در باب تأثیر ذهنیت بر زبان، دربارهی نقش مسائل فرازبانی در شکل گیری معنا، مطرح میکند.
این تأثیر میتواند ناشی از ذهنیت و جنبههای روحی، روانی و شخصی گوینده یا نویسنده در زبان باشد.
برای تجزیه و تحلیل تأثیر ذهنیت بر شکلگیری معنا، ابتدا اورکیونی به مطالعهی تحولات انجام یافته در عرصهی علم زبانشناسی میپردازد و سپس اصول سنتی آن را مورد انتقاد قرار میدهد.
او با طرح نظریهها و فرضیههای جدید، ساز و کارهای تولید معنا در زبان شناسی امروزی را مورد بررسی قرار میدهد.
تاثیر ذهنیت بر زبان در علم زبان شناسی
از نظر اورکیونی، تاثیر ذهنیت بر زبان در علم زبان شناسی سنتی بر پنج اصل مبتنی است که هر یک میتواند مورد انتقاد قرار گیرد:
- این نوع زبان شناسی بر «رمز» استوار است و همه ی امور گفتاری و نوشتاری به آن تکیه دارند.
- در این زبان شناسی، بزرگ ترین واحد زبانیای که میتوانیم به تحلیل آن بپردازیم، «جمله» است.
- ساز و کار تولید معنا در این زبان شناسی بسیار ساده است: دالهای مبتنی بر کلمه و برخی ساختارهای نحوی، معنای مورد اتظار را ایجاد میکنند.
- در اینجا، بحث «گفتار»، یا همان بحث رمز در تعامل زبانی، همواره در چارچوب فرمول ارتباطی یا کوبسن انجام میگیرد.
بنابراین، چنین ارتباطی غالبا بدون دلالت در بحث مربوط به دال و مدلول از آن سخن میگویند.
در اینجا تأثیر دلالتهای ضمنی (connotations) بر ایجاد معنا، از مسائل بسیار مهمی است که قبلا به تفصیل از آن صحبت کردیم.
معنا چطور به دست میآید؟
معنا، نه تنها از واحد زبانی مشخصی مانند کلمه و غیره حاصل میشود، بلکه میتواند از دالهای متعددی مانند نحوهی بیان یک واج، چگونگی نگارش یک حرف یا یک کلمه، از ساختار آهنگین زبان، و حتی از ساختار خاص نحوی که بنابر نظریههای کهن زبان شناختی قادر به تولید معنا نیست، به دست آید.
در علم زبان شناسی جدید، معانی حاصل شده نیز از تنوع بسیار برخوردارند. این معانی میتوانند صریح/ ضمنی، آشکار/ پنهانی، حقیقی/ اشتقاقی، گزارهای/ عملی باشند.
بنابراین، شکلگیری معنا و حتی معنای حاصل شده نیز گاهی از چارچوبهای قواعد و قوانین قراردادی فراتر میروند و نیازمند تفسیر و تبیین میشوند. (در فصل سوم به این موضوع بیشتر خواهیم پرداخت.)
سخن گفتن همیشه به معنای تبادل اطلاعات است؟
– گاهی فرمول مربوط به ارتباطات زبانی- که بیشتر از سوی یاکوبسن مورد تأکید است- وجهه عام و همه شمول خود را از دست میدهد و نمیتواند در تمامی موارد پاسخگوی مشکلات حاصل از ارتباطات زبانی باشد؛ زیرا دراغلب موارد، سخن گفتن فقط به معنای تبادل اطلاعات نیست، بلکه هم چنان که در نظریههای مربوط به عملگرایی (aspect pragmatique du langage) در زبان، نیروی کردارهای زبانی (forces illocutionnaires)، علم نشانه شناسی و غیره نیز مطرح شده است، به معنای «انجام دادن» و «عمل کردن» هم هست.
ممکن است این تعریف جدید از سخن گفتن یا ارتباط زبانی، مبهم به نظر برسد، زیرا در اینجا ظاهرا «گفتن» را مترادف «عمل»، «تولید» و «کار» میدانیم، اما چنان که در بالا نیز به آن اشاره کردیم، نباید فراموش کنیم که تعامل زبانی نمیتواند به قالب فرمول مشخصی در آید، زیرا در خود زبان قابلیتهای معنایی زیادی وجود دارد که در نمودارهای ارتباط کلامی، به ویژه در فرمول یاکوبسن، به آن اشاره نشده است.
زبان، نه تنها زمینهی تبادل اطلاعات و فهم لازم را فراهم میآورد، بلکه گاهی به عنوان «عمل» نیز مطرح میشود که بعدا به این موضوع اشاره خواهیم کرد.
اصل زبان برای زبان و تاثیر ذهنیت بر زبان
– زبان شناسی جدید پیرو اصل «زبان برای زبان» نیست. زیرا در این زبان شناسی، اعتقاد بر این است که علاوه بر نقش مسائل زبانی در ایجاد معنا، مسائل فرازبانی مختلفی نیز در شکلگیری معانی سهیماند. به این ترتیب، هیچ معنایی را بدون توجه به مرجع آن و هیچ قابلیت زبان شناختی فردیای را بدون بررسی قابلیت اعتقادی فرد یا هیچ معنایی را بدون توجه به بافتی که در آن ایجاد شده است، مورد ملاحظه قرار نخواهیم داد. حتی گاهی برای تجزیه و تحلل مسائل کلامی و بیانی، نیازمند مطالعهی زمینههای غیرکلامی و غیربیانی نیز هستیم. به همین دلیل، در شکلگیری نهایی معنا، موارد فرازبانی رابطهای تنگاتنگ با موارد زبانی دارند.
چنان که ملاحظه میکنیم، اورکیونی با متمایز کردن دو جریان زبان شناختی از همدیگر، انتقاد از اصول ناکارامد را زبان شناسی کهن محور بحث خود قرار میدهد و به دفاع از برخی آراء و نظریههای جدید درباره ی ارتباطات زبانی و سازوکارهای مولد معنا
میپردازد. در این جا، به طور خلاصه، به ذکر برخی از این نظریهها میپردازیم.
گزاره گذاری
اورکیونی در بحث اولیهی خود دربارهی گزاره گذاری، به بحث مربوط به «ارتباطات زبانی» اشاره میکند و در همین راستا، ابتدا میکوشد به مطالعه ی نمودار مشهور یاکوبسن در این زمینه بپردازد. البته لازم است یادآوری کنیم که قبل از یاکوبسن زبان شناسان زیادی مانند مارتینه، هالیدی (M. A. K. Holiday) و دیگران به نقشهای گوناگون زبان توجه کردهاند. به عنوان مثال، مسئلهی حدیث نفس آندره مارتینه و نقش آن در ایجاد معنا، از نمونههای بارز نقشگرایی است. اما طرح یاکوبسن نسبت به طرح دیگران بسیار کاملتر و منسجمتر است. برای روشن شدن …
ذهنیت و معنا
اورکیونی با مطالعهی مسائل مربوط به ذهنیت (subjectivite) در کاربرد زبان و نقش آن در ایجاد معنا، تمامی معادلات موجود در نمودار ارتباطی یاکوبسن را متزلزل میکند. از نظر وی، از آن جا که تولید معنا و ارتباط زبانی همواره از دو اصل انسان و زبان تبعیت میکند و با توجه ه این که نمی توانیم هیچ یک از اصول وق را در چارچوب تعاریف و قواعدی خاص بگنجانیم و با عنایت به این که موقعیت، بافت، مکان، زمان و عوامل دیگری از این دست نیز بر کارکرد این اصول و نحوهی برقراری ارتباط بسیار موثرند، به همین دلیل، نمیتوانیم تولید معنا را بدون در نظر گرفتن عوامل…