البته اورکیونی در بحث مربوط به اعمال زبانی، اظهار میکند که ممکن است یک عمل زبانی به صورت گزارههای متفاوتی محقق گردد و بر عکس یک گزاره نیز میتواند اعمال زبانی متفاوتی را در خود داشته باشد.
به عنوان مثال، برای دانستن نام کسی، میتوانیم دست کم از گزاره هایی که به شکل اخباری، پرسشی، و امری ساخته میشوند، استفاده کنیم:
«دوست دارم اسم شما را بدانم»،
«اسم شما چیست؟»
«اسمتان را به من بگویید».
یا اگر به گزارهای مانند: «علی میآید» توجه کنیم، ملاحظه خواهیم کرد که اعمال زبانی متفاوتی در آن نهفته است: اطلاع رسانی، یادآوری، قول دادن، تهدید، و غیره بنابراین، در مطالات مربوط به عمل منظوری و عمل تأثیری زبان، نمیتوانیم محدودهی مشخصی را ترسیم کنیم، زیرا وجود اعمال زبانی متفاوت در یک گزاره و همچنین وجود گزارههای متفاوت برای بیان عمل زبانی واحد، حاکی از پیچیدگی ساز و کارهای ارتباطات کلامی است.
وابستگی اعمال زبانی به قوانین زبانی و فرازبانی
علاوه بر پیچیدگی مذکور، گاهی نیز تحقق اعمال زبانی غیرمستقیم به مجموعهای از قوانین و مقررات زبانی و فرازبانی بستگی دارد.
به عبارت دیگر، تحقق برخی اعمال زبانی از طریق گزارهها، گاه قراردادی و گاهی نیز غیرقراردادی است.
اورکیونی مثال جالبی در این باره میزند که آن را با اندکی تغییر ذکر میکنیم.
اگر هنگام صرف غذا ارسال کننده ی پیام به مخاطب خود بگوید «میتوانی نمکدان را به من بدهی؟»، مخاطب با توجه به قراردادی بودن چنین گزارهای (پرسشی به جای امری)، بلافاصله از خود عکس العمل نشان میدهد و احتمالا نمکدان را در دسترس گوینده میگذارد؛ زیرا گزاره گذار و مخاطب، هر دو، با این کاربرد زبان آشنا هستند.
در این بیان، گزاره گذار نمیخواهد توانایی مخاطب خود را در تحویل دادن نمکدان به وی بسنجد و مخاطب نیز نمیخواهد با گفتن «بله میتوانم» پاسخ سنجش توانایی خود را بدهد و از تحویل دادن نمکدان به گوینده امتناع ورزد، بلکه آنها در قالب قراردادهای زبانی و فرازبانی، منظور همدیگر را میفهمند و موجب تحقق اعمال زبانی میشوند.
بر عکس، اگر ارسال کنندهی پیام به منظور درخواست نمکدان از مخاطب خود، به وی بگوید «نمک این غذا کم است»، مخاطب بلافاصله میتواند بگوید «من غذای کم نمک را دوست دارم»، زیرا این گزاره و این نوع بیان صورت قراردادی ندارد و هیچ عنصر زبانی و فرزانیای نمیتواند به تحقق این عمل زبانی کمک کند.
نقش تروپها در ارتباطات کلامی
اورکیونی در ادامهی بحث خود به نقش برخی تروپها (tropes)- یا همان مجاز، کنایه و استعاره- در ارتباطات کلامی و رابطهی آنها با اعمال زبانی اشاره می کند.
در این بحث او خود را به تروپهای کلایک محدود نمیکند و بیشتر به مطالعهی تروپهای جدید، به ویژه تروپهای استهزایی (tropes ironiques)، میپردازد.
واژهی تروپ در زبان یونانی به معنای «چرخش» و «روش» است که از فعل trepein یا همان «چرخاندن» یا «برگرداندن» مشتق شده است.
بنابراین، تروپ به آن دسته از صنایع معنایی گفته میشود که به جای بخشیدن یک معنای خاص به دال، به واسطهی وجود لغزش در «مشخصههای معنایی»، مدلولی را به آن نسبت میدهد که متعلق به دال دیگری است.
به عنوان مثال، وقتی که واژهی «سر»، نه به قسمت فوقانی جاندار یا جسم، بلکه به شیوهای استعاری، به بهترین و اولین چیزها یا اشخاص دلالت میکند، یا این که به روش مجازی تعداد حیوانات را نشان دهد (مثلا، گلهای با هزار رأس)، در واقع نوعی جابجایی در معنا ایجاد شده است که اصطلاحا به آن تروپ (کلاسیک) گفته می شود.
مثالی از تروپها در اعمال زبانی
علاوه بر این که تروپ به صنایعی چون استعاره و ماز اطلاق میشود، شامل صنایع دیگری مانند اغراق در معنا (hyperbole)، معنای معکوس (به عنوان مثال، اگر برای ابراز محبت خودمان نسبت به کسی بگوییم «من تو را میپرستم» در این صورت در ابراز محبت خود اغراق کرده ایم که به آن هایپربول hyperbole گفته میشود و اگر بر عکس، به او بگوییم «من از تو بدم نمیآید»، در این صورت معنایی نسبتا معکوس نسبت به آنچه میخواستیم ابراز کنیم، ایجاد می شود و به این نوع بیان هم لیتوت litote گفته میشود)، استهزا، و غیره نیز میشود.
در همه ی این صناعات بیانی، معنای لغوی با معنای مشتق، معنای آشکار با معنای ضمنی، و معنای اصلی با معنای فرعی، جابجا میشود.
این نوع جابجایی در معنا، فضایی رادر ارتباطات کلامی فراهم میآورد که عدم آشنایی با آن، روند ارتباط را با مشکل مواجه میسازد اما در میان تمامی صنایعی که به نام تروپ مشخص میشوند.
استهزای کنایه آمیز
استهزای کنایه آمیز در بیان یا آیرونی (ironie) از اهمیت فراوانی برخوردار است، چرا که در این بیان، جابجایی مذکور در سطوح معانی با شدت هر چه تمامتر انجام میگیرد و مخاطب را با مشکل مواجه میکند. اصولا این نوع صنعت بیانی را غالبا به نام ضدبیان (antiphrase)، یا بیانی که از ابهام بسیار زیادی برخوردار است، میشناسیم.
درست است که چنین بیانی مانند تمامی صناعات معانی- بیانی دارای محتوای اطلاع رسانی برای مخاطب است، اما این اطلاع رسانی اکثر اوقات دو یا چند پهلوست و معنای ارسال شده به مخاطب را در هالهای از ابهام فرو میبرد.
به طوری که او گاهی نمیتواند پیام را تأویل و تفسیر و معنای دقیق ان را دریافت کند. البته، لازم است خاطر نشان کنیم که بحث مربوط به تروپ تنها به آن دسته از استهزای کنایه آمیز در بیان اطلاق میشود که در آنجا جابجایی چشمگیری در حیطهی معانی اتفاق بیفتد.
در غیر این صورت، اغلب اوقات، بیان استهزایی جنبهی مسخره کردن مخاطب یا دیگران،خندین به آن ها و غیره را به خود میگیرد که در این حالت تغییرات چندانی در سطوح معانی ایجاد نمیشود و گزارهها به صورت معمولی به کار گرفته می شوند.
تروپهای غیرکلاسیک در اعمال زبانی
اورکیونی به تروپهای دیگری نیز اشاره میکند که به تروپهای غیرکلاسیک یا تروپهای منظوری (tropes illocutoire) مشهورند.
این تروپها با وجود تروپهای کلاسیک، دیگر با قوانین و قواعد مربوط به علم معانی بیان قابل تجزیه و تحلیل نیستند، بلکه غالبا در حیطهی علم تحلیل کلام مطرح میشوند و با قوانین و مقررات گفتمان و ساز و کارهای حاکم بر ارتباطات کلامی مورد سنجش و بررسی قرار میگیرند.
به عنوان مثال، اگر در جریان یک جشن یا مهمانی، صدای موسیقی بسیار بلند باشد و کسی به مخاطب خود بگوید «ببخشید، ناراحت نمی شوید اگر خواهش کنم صدای موسیقی را کم کنید؟» و او نیز پاسخ دهد «بله، حتما» و بلافاصله صدای موسیقی را کم کند، در این جا «بله، حتما» به هی وجه ناراحت شدن مخاطب را بیان نمی کند، بلکه بر این مسئله تأکید دارد که «بله، حتما میتوانم صدای موسیقی را کم کنم و به هیچ وجه کم کردن صدای موسیقی مرا ناراحت نمیکند» اما آنچه در این جا اتفاق افتاده، بسیار فراتر از یک ارتباط کلامی معمولی است.
جابجایی بزرگی در سطوح معانی ایجاد شده است که آن را تروپ منظوری میگوییم، تروپی که با سایر تروپهای کلاسیک متفاوت است؛ زیرا این تروپ، نه در عرصهی علم معانی و بیان، در حیطهی فتمان و ساز و کارهای بیانی اتفاق افتاده است.
در ادامه بخوانید: بیان صریح و بیان غیرصریح