بخش دوم- مبهم بودن

بخش دوم- مبهم بودن

در بهترین دنیاهای احتمالی (بیشتر پردازش طبیعی زبان مورد نظر است)، هر لغت دارای یک و تنها یک معنی می باشد. ولی همانطور که می دانیم، این مورد مطرح نیست. زمانی که یک لغت دارای معانی دیگری نیز باشد، این حالت ابهام لغوی نامیده می شود. زمانی که عبارت یا جمله بتواند بیش از یک ساختار را به خود گیرد، گفته می شود که به لحاظ ساختاری دارای ابهام است.
ابهام یک پدیده فراگیر در زبان انسان است. به سختی می توان لغاتی را یافت که حداقل دارای دو معنی مبهم نباشند، و جملاتی که (خارج از یک متن) دارای چندین معنی مبهم باشند، دارای یک قانون بوده و مستثنی محسوب نمی شود. این امر نه فقط به دلیل وجود برخی از جایگزین ها ناخواسته مشکل ساز است (به عنوان مثال، تفاسیر اشتباه)، بلکه به دلیل افزایش ابهام مسأله ساز می گردند. در بدترین مورد، جمله حاوی دو لغت، که هر یک دارای دو معنی مبهم می باشند، ممکن است چهار معنی مبهم را در بر بگیرد ()، و چنانچه دارای سه معنی مبهم باشند، می تواند به صورت درآید و مسیرهای ابهام افزایش می یابد. در نتیجه ارقام بسیار بزرگی بدین ترتیب بدست می آیند. بعنوان مثال، جمله ای که شامل ده کلمه باشد، هر یک از دو مسیر مبهم را نیز شامل گردد، و تنها دو تحلیل ساختاری محتمل می تواند شامل تحلیل متفاوت گردد. تعداد تحلیل ها می توانند مشکل ساز شوند، زیرا یک فرد بایستی همه آنها را در نظر بگیرد، همه آنها به جز یک تحلیل را رد کند.
خوشبختانه، موارد بدین بدی نیستند. در باقیمانده این بخش، ما به این مسأله با جزئیات بیشتری نگاه خواهیم کرد و راه حل های جزئی را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
فرض کنید که ما می خواهیم این دو جمله را به فرانسوی ترجمه کنیم:
(1) a. تو نباید از پاک کننده های سایشی روی چاپگر استفاده کنی.
b. استفاده از پاک کننده های سایشی روی چاپگر توصیه نمی گردد.
در اولین جمله کلمه use (استفاده کردن) یک فعل است، و در دومین جمله بعنوان اسم به کار رفته است، یعنی ما دارای یک مورد ابهام لغوی می باشیم. لغت نامه انگلیسی ـ فرانسوی به ما خواهد گفت که فعل استفاده کردن دارای ترجمه se servir de و employer می باشد درحالیکه اسم به صورت emploi یا utilisation ترجمه می شود. یک راه این است که خواننده یا تحلیل گر خودکار دریابد که آیا شکل و اسم کلمه استفاده کردن (use) که در جمله به کار رفته است به لحاظ قواعد و دستور زبان با اسم یا فعل در مکانی که قرار گرفته است در تطابق کامل است. بعنوان مثال، در زبان انگلیسی، توالی لغاتی به لحاظ دستور زبان وجود ندارد که شامل the + PP + V باشد ـ دو بخش احتمالی این سخنرانی که به کلمه use (استفاده کردن) مربوط می گردند ـ بنابراین تنها اسم در جمله دوم محتمل است (1b).
همانطور که در فصل 4 نیز به آن اشاره شده است، ما می توانیم موتورهای ترجمه، مانند اطلاعات درباره دستور زبان، را به شکل قوانین دستور زبان تعریف کنیم. این تعریف می تواند سودمند باشد زیرا به آنها امکان می دهد که برخی از تحلیل های اشتباه را فیلتر کنند. با این وجود، اطلاعات سیستم ما درباره علم نحو به ما این امکان را نمی دهد که معنی همه لغات مبهم را مشخص کنیم. این ناتوانی بدین دلیل است که لغات می توانند حتی در بخش یکسانی از سخنرانی دارای معانی متفاوتی باشند. بعنوان مثال، لغت button (دکمه) را در نظر بگیرید. همانند کلمه use (استفاده کردن)، می تواند به صورت اسم یا فعل به کار برود. اگر به عنوان اسم به کار برود، دارای دو معنی مشابه یک جسم گرد کوچک مورد استفاده برای بستن لباس ها علاوه بر یک برآمدگی روی بخشی از ابزارها می باشد. برای اینکه سیستم بتواند تفسیر صحیحی را بدست آورد، بایستی درباره معنی آن اطلاعاتی را فراهم کنیم.
در واقع، مسلح رایانه با اطلاعاتی درباره علم نحو، بدون بیان همزمان درباره معانی احتمالی، می تواند یک گزینه خطرناک باشد. بدین دلیل است که اعمال دستور زبان در یک جمله می تواند تحلیل های متفاوتی را ایجاد کند، که به نحوه اعمال این قوانین بستگی دارد و ما ممکن است با تعدادی از تحلیل های جایگزین در یک جمله به آن پایان دهیم. اکنون ابهام علم نحو ممکن است با ابهام واقعی معنی همزمان گردد، ولی اغلب اینگونه نیست و مواردی وجود دارند که ما می خواهیم با وارد کردن اطلاعاتی درباره معنی کلمه آن را حذف کنیم.
ما می توانیم این مورد را با چندین مثال توضیح دهیم. ابتدا اجازه دهید که نشان دهیم چگونه قوانین دستور زبان، که به صورت متفاوتی اعمال می شوند، می توانند بیش از یک تحلیل علم نحو را برای یک جمله فراهم کنند. یک راه که این مورد روی دهد در جایی است که لغت به بیش از یک دسته بندی در دستور زبان تعلق گیرد. بعنوان مثال، فرض کنید که لغت تمیز کردن در دستور زبان صفت و فعل باشد. این شرایط به ما اجازه می دهد که دو تحلیل متفاوت را از جملات زیر داشته باشیم.
(2) تمیز کردن مایعات می تواند خطرناک باشد.
یکی از تحلیل ها ترجمه کلمه cleaning (تمیز کردن) به صورت فعل می باشد و تحلیل دیگر معنی آن به صورت صفت است. در حالت اول (کمتر بحث برانگیز است) جمله بدین صورت معنی می شود که «تمیز کردن یک مایع می تواند خطرناک باشد»، یعنی، درباره فعالیتی که خطرناک است صحبت می شود. در مورد دوم، بنظر می رسد که مایعات مورد استفاده برای تمیز کردن خطرناک می باشند. انتخاب بین این دو تحلیل علم نحو نیازمند اطلاعات بیشتری از معنی کلمه می باشد.
اشاره به این نکته می تواند ارزشمند باشد که این ابهام زمانی که کلمه can (توانستن) جایگزین فعل در جمله ای می گردد که براساس اشکال مختلف برای فرد سوم مفرد و جمع معانی دارای توافقات متعددی است، از بین می رود. بعنوان مثال، جملات زیر دارای ابهام نمی باشند: (a3) تنها عمل تمیز کردن خطرناک است، (b3) تنها مایعات خطرناک هستند.
(3) a. تمیز کردن مایعات خطرناک است.
b. مایعات تمیز کننده خطرناک می باشند.
ما دیدیم که تحلیل مبتنی بر علم نحو در تنظیم برخی از تحلیل های اشتباه می تواند سودمند باشد، و این مورد دیگری است که توافق و تطابق بین فاعل و مفعول کنترل شده است، بنابراین می توان تفاسیر صحیح را یافت. سیستمی که چنین وقایع مسلم مبتنی بر علم نحو را در نظر نگیرد، بایستی همه مثال های دارای ابهام را مورد بررسی قرار دهد، و مسیرهای دیگری را برای کار روی موارد مورد نظر، پذیرش ریسک انتخاب اشتباه، پیدا کند. برای سیستم مبتنی بر تحلیل صحیح علم نحو، این مشکل تنها زمانی مطرح می شود که افعالی مانند can (توانستن) به کار روند که در این صورت انتخابات متعددی وجود نخواهد داشت.
منبع دیگر در ابهام مبتنی بر علم نحو در جایی است که کل عبارات، خصوصاً عبارات دارای حروف اضافه، به بیش از یک موقعیت در یک جمله مربوط شوند. بعنوان مثال، در مثال زیر، عبارت دارای حرف اضافه «با یک رابط پست اسکریپت» می تواند به NP «بسته پردازشگر لغت» مربوط گردد که در این صورت این معنی را می دهد «پردازشگر لغتی که متناسب با رابط پست اسکریپت است» یا به معنی فعل مرتبط کردن به کار رفته است که در این صورت رابط پست اسکریپت برای ایجاد ارتباط به کار رفته است.
(4) چاپگر به بسته پردازشگر لغت با استفاده از رابط پست اسکریپت متصل می شود.
توجه کنید که این مثال یک نمونه منحصر به فرد از موضوع ابهام نیست، اطلاعات درباره آنچه که رابطه پست اسکریپت می تواند انجام دهد دارای ابهام نیست (در واقع یک قطعه نرم افزاری است که می تواند برای ایجاد ارتباط فیزیکی بین چاپگر با رایانه دفتر به کار برود). مشکلات مشابهی را می توان در مثال (5) دید که در این مثال چاپگر و پردازشگر لغت هردو نیازمند رابط پست اسکرپیت می باشد یا تنها پردازشگر لغت نیازمند این رابط است.
(5) شما نیازمند یک چاپگر و پردازشگر لغت همراه با رابط های پست اسکریپت می باشید.
این نوع از اطلاعات دنیای واقعی نیازمند یک مؤلفه ضروری در ابهام زدایی ضمیر it در مثال هایی از این دست می باشد.
(6) کاغذ را داخل چاپگر قرار دهید. سپس آن را روشن کنید.
برای درک اینکه کلمه it به چاپگری برمی گردد که بایستی روشن شود، به جای کاغذی که بایستی در چاپگر گذاشته شود، تنها بایستی از اطلاعات دنیای چاپگرها (نه کاغذ) استفاده کرد که این ابزارها بایستی روشن شوند.
موارد دیگر درباره اطلاعات دنیای واقعی وجود دارند که ضرورتاً مکفی بنظر نمی رسند. در زیر، دو فرد در حال سوار کردن چاپگر می باشند که مثالی از این مورد می باشند:
(7) A: حالا کارتریج را پشت چاپگر قرار بده.
B: باشد.
A: در ضمن، آیا برای امروز تونر بیشتری سفارش دادی؟
B: بلی، من زمانی که کاغذ جدید را برداشتم مقداری سفارش دادم.
A: خوب، چه مقدار سفارش دادی؟
A: آیا آن را تثبیت کردی؟
در مثال بالا مشخص نیست چه نوع اطلاعاتی در دنیای واقعی برای درک کلمه it در جمله آخر که به کارتریج بر می گردد، به جای کاغذ یا تونر، مورد نیاز است. همه نامزدهای منطقی دارای شانس برابر جهت تثبیت کردن می باشند. آنچه که قویاً پیشنهاد می شود این است که it بایستی بعنوان کارتریجی تفسیر گردد که ساختار این صحبت را شکل داده است ـ بحث درباره تونر و کاغذ جدید سبب انحراف می گردد، زیرا این صحبت با استفاده از it پایان یافته است. آنچه که فرد در اینجا نیاز دارد اطلاعاتی درباره مسیر استفاده از زبان است. این اطلاعات معمولا در عمل به صورت پراگماتیک ارائه می شوند. تحلیل معنی متن همانند متن فوق در ترجمه دیالوگ و گفتگوی بین افراد بسیار مهم است، زیرا این مورد هدف بلندمدت در تحقیقات MT بوده است، ولی مشکلات مشابهی نیز در سایر انواع متون دیده شده است.
نوع دیگری از اطلاعات پراگماتیک در مواردی دیده می شود که ترجمه جمله به هدف ارتباطی سخنران بستگی دارد ـ براساس نوع عمل (عمل سخنرانی) که سخنران براساس آن جمله را بیان می کند. بعنوان مثال، جمله (8) می تواند بعنوان درخواست یک عمل یا درخواست بدست آوردن اطلاعات تلقی گردد، و این امر ممکن است در ترجمه جمله تفاوت هایی را سبب گردد.
(8) می توانی رابط چاپگر را در این چاپگر مجدداً برنامه ریزی کنی؟
در برخی از موارد، کار روی هدف بیان جمله به موقعیت غیر زبان شناختی بستگی دارد، ولی می تواند به نوع بحث و صحبت نیز وابسته باشند ـ بعنوان مثال، آیا این بحث در جایی است که درخواست برای یک عمل مورد انتظار است، و سخنران در موقعیتی است که چنین درخواستی را از شنونده مطرح کند؟ در یک دیالوگ، چنین اطلاعات پراگماتیکی درباره بحث می تواند در ترجمه ساده ترین عبارات نیز مؤثر باشد. بعنوان مثال، ترجمه صحیح Thank you (متشکرم) در زبان فرانسه به نوع صحبتی بستگی دارد که در پی یک اقدام بیان می گردد. معمولاً انتظار می رود که کلمه متشکرم به صورت merci ترجمه شود. اگرچه، در پاسخ به یک درخواست، بهترین ترجمه عبارت s’il vous plaıt (خواهش می کنم) است.
من یک بلوک متن هستم. برای ویرایش این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم یا طرح‌نما به متنی آزمایشی و بی‌معنی در صنعت چاپ، صفحه‌آرایی و طراحی گرافیک گفته می‌شود.

جدیدترین ها

مطالب مرتبط