بخش نهم: جمع بندی درمورد سبک ترجمه
در این مقاله در مورد انتقال سبک ترجمه در مورد تعداد 9 مطلب زیر صحبت کردیم:
مورد اول در مورد سبک مترجم
تعادل مطلوب میان متن مبدأ و متن مقصد تعادلی است که در بالاترین سطح ممکن بین دو متن یعنی سطح سبک برقرار میشود
مورد دوم در مورد سبک مترجم
با توجه به اینکه نویسندگان همیشه در چارچوب قواعد ژانر نمینویسند، مفهوم تعادل سبکی از تعادل ژانری دقیقتر است چون خصوصیات متن را بهتر مینمایاند.
مورد سوم در مورد سبک مترجم
با توجه به اینکه سبک هر نویسنده در زبانی که او مینویسد قابلتعریف و ارزیابی است، دوگانگی میان سبک نویسنده و سبک مترجم امری واقعی و اجتنابناپذیر است. این سخن بدان معنی ست که هرگز نمیتوان سبکی «دقیقاً» برابر با سبک نویسنده در ترجمه خلق کرد.
مورد چهارم در مورد سبک مترجم
به دلیلی که در بالا گفته شد، سبکها «قابل انتقال» نیستند، بلکه با شرط نسبیت میتوان آنها را در زبانی دیگر «بازآفرینی» کرد.
مورد پنجم در مورد سبک مترجم
عمل بازآفرینی مستلزم توانایی زبانی و خلاقیت مترجم است.
مورد ششم در مورد سبک مترجم
در عمل بازآفرینی، مترجم نخست ویژگیهای برجسته سبک نویسنده را استخراج کرده و ترجمه را به نحوی مینویسد که بتوان آن ویژگیها را در متن ترجمه هم دید.
مورد هفتم در مورد سبک مترجم
ضرورتی ندارد سبک متن ترجمهشده حتماً «دوگانه» یا التقاطی باشد. «صدای» مترجم یعنی فردیت و خلاقیت او میتواند همسو با «صدای» نویسنده باشد. کافیاست مترجم بخواهد همسو با نویسنده باشد؛ برای این کار لازم است ویژگیهای سبک او را در ترجمه خود بازآفرینی کند.
مورد هشتم در مورد سبک مترجم
در ایران مترجمان به سه شیوه به ترجمهی سبک نویسنده پرداختهاند: شیوهی بازآفرینی شیوهی انتقال جسمانی کلمات و نحو نویسنده و شیوهی جایگزینی سبک نویسنده با سبکی دیگر. این سه شیوه درواقع بیانگر هدف مترجمان است اما در عمل ممکن است این اهداف کاملاً تحقق نیابد. برای مثال، در شیوه بازآفرینی مترجم ممکن است کاملاً به خود آزادی لازم برای خلق سبکی معادل سبک نویسنده را ندهد. در شیوه انتقال جسمانی سبک کم و کیف انتقال جسمانی ممکن است در هر ترجمه متفاوت باشد.
مورد نهم در مورد سبک مترجم
روشی را که در اینجا روش مطلوب خواندیم روشی مطلق نمیدانیم چون مترجم علاوه بر سبک نویسنده، ممکن است به عوامل دیگر ازجمله خواننده و کارکرد متن ترجمه در فرهنگ مقصد هم نظر داشته باشد. بااینحال این روش، صرفنظر از عوامل ثانوی، از جهت نظری کاملاً قابل دفاع است و آن را میتوان در ترجمه انواع متنون اعم از ادبی و غیرادبی به کار گرفت.