پیش فرض‌ها و نقش آن‌ها در گزاره‌ها

پیش فرض‌ها و نقش آن‌ها در گزاره‌ها

چیزی که نقش عمده‌ای در شکل‌گیری پیش فرض‌ها دارد قابلیت و توان مخاط و نحوه‌ی برخورد با گزاره‌های دریافتی است.

به عنوان مثال، اگر مخاطبی در برابر گزاره‌ای که ممکن است پیش فرض‌های زیادی از آن استخراج شود، عکس‌العملی اعتراض آمیز یا ناقضی از خود نشان دهد، چنین فرصت استخراجی از بین خواهد رفت.

پیش فرض‌ها

به عنوان مثال، اگر او عبارت «نامزدم از من جدا شد» را از ارسال کننده‌ی پیام دریافت کند و بلافاصله در برابر آن بگوید «نامزدت؟ مگر تو نامزد داشتی؟» در این صورت، امکان استخراج پیش فرض‌های کمتری وجود خواهد داشت. یا اگر مخاطب در برابر جمله‌ی «علی سیگار را ترک کرد»، عکس العمل نشان دهد و بگوید «اما او هرگز سیگار نمی‌کشید»، در این صورت، دیگر جای چندانی برای پیش فرض‌های ممکن در این گزاره باقی نمی‌ماند.

پیش فرض‌ها و مرز بیان صریح و غیرصریح

با توجه به توضیحات بالا، لازم است درباره‌ی مرز میان بیان صریح و غیرصریح نیز سخنی بگویم. چنان که در بحث مربوط به ذهنیت و زبان، زبان‌شناسان ادعا می‌کردند که زبان همواره در معرض و آماج ذهنیت‌هاست و به سختی می‌توانیم بیانی عاری از ذهنیت بیابیم.

در این جا نیز، طبق نظر اورکیونی،‌امکان ایجاد بیان صریح بسیار کمتر است و غالبا در بیان صریح، نوعی جنبه‌ی غیرصریح نیز یافت می‌شود.

درست به همین دلیل است که مخاطب در جست و جوی استخراج بیانات غیرصریح (مانند پیش فرض‌ها، تلویحات، کنایه‌ها و غیره) بر می‌آید و می‌کوشد لایه‌های زیرین بیان صریح و هر آنچه به صورت مستتر در آن یافت می‌شود را آشکار کند.

نظر دوکرو در بیان صریح

اما از نظر اوسولد دوکرو، گاهی می‌توانیم از بیان صریح نیز سخن بگوییم. او معتقد است که اگر خبر یک گزاره موضوع آن گزاره واقع شود، چنین گزاره‌ای صریح است.

در مثالی که قبلا ذکر کردیم، وقتی گفتیم «علی سیگار را ترک کرده است»، پیش‌فرض اول این بیان، عبارت «اکنون که این پیام را دریافت کردم، علی سیگار نمی‌کشد» است که از نظر دوکرو، این عبارت (هر چند اورکیونی به این امر چندان معتقد نیست) می‌تواند جزء بیانات صریح تلقی شود؛ زیرا این عبارت برای گزاره‌ی اصلی به مثابه‌ی خبر محسوب می‌گردد و در واقع به همین دلیل، چیزی پیش فرض نشده است و اصولا چنین بیانی صریح تلقی می‌شود.

نظر فیلمور و اورکیونی درباره پیش فرض‌ها

اما نکته‌ای که باید در آغاز بحث مربوط به پیش فرض‌ها مطرح می‌شد، این است که از نظر برخی زبان شناسان، از جمله چارلز فیلمور و خود اورکیونی، برخی پیش‌فرض‌ها وجود دارند که اغلب در زندگی روزمره‌ی ما بسیار رایج‌اند و اصطلاحا به آن‌ها «پیش‌فرض‌های عملی» گفته می‌شود، ولی تفاوت این نوع پیش فرض‌ها با پیش فرض‌های دیگر در این است که استخراج آن‌ها به یک سلسله شرایط لازم بستگی دارد.

به عبارت دیگر، ظهور و بروز این پیش فرض‌ها به وجود شرایط خاصی نیاز دارد که به اصطلاح به آن مهیا شدن شرایط مقتضی (conditions de felicie) گفته می‌شود.

مثلا اگر مخاطبی گزاره‌ای مانند «در را باز کن» را دریافت کند، باید شرایط مقتضی فراهم آید تا پیش فرض‌ها شکل گیرند.

به عنوان مثال، باید ابتدا ارسال کننده‌ی پیام در آن جایگاهی باشد که بتواند به مخاطب خود دستور دهد یا اصلا چیزی به عنوان «در» وجود داشته باشد یا فردی که مخاطب این گزاره است، توانایی باز کردن آن را داشته باشد یا این که «در» هنگام بیان این گزاره باز نباشد و غیره.

این‌ها شرایطی هستند که باید مهیا باشند تا زمینه‌ی استخراج پیش فرض‌ها فراهم شود. اورکیونی مثال‌های زیادی در این زمینه ذکر می‌کند که آوردن هر یک از ان ها در این جا از حوصله‌ی این بحث خارج است و چنانچه بخواهیم مطالعات خود را در این زمینه عمیق‌تر کنیم، باید به کتاب وی با عنوان بیان غیرصریح مراجعه کنیم.

جدیدترین ها

مطالب مرتبط