هر چند وجود ذهنیت امری فراگیر است، اما ذهنیت در بیان با اشکال مختلفی شکل میگیرد. در این جا با استفاده از مثال خود اورکیونی، میکوشیم تفاوت این حضور آشکار و پنهان ذهنیت در بیان را نشان دهیم.
اگر دو جملهی «زیباست» و «از نظر من زیباست» را در کنار هم قرار دهیم، به خوبی متوجه خواهیم شد که جملهی حضور ذهنیت در عبارت نخست پنهان است و حتی ارسال کنندهی پیام نوعی گرایش به عینیت را در پیامش القا میکند؛ در حالی که وجود واژهی «از نظر من» در عبارت دوم، حاکی از حضور ذهنیت کامل و آشکار گزاره گذار است.
بنابراین، درجهی حضور ذهنیت گزاره گذار متفاوت است. حتی میتوانیم بگوییم که استفاده از ضمیر شخصی «من» نیز نمیتواند دلیل بر حضور آشکار ذهنیت گزاره گذار باشد. زیرا جملات غیرشخصی (impersonnels) متعددی وجود دارند که میتوانیم حضور آشکار ذهنیت را در آنها بیابیم.
بررسی ذهنیت در بیان در متون ادبی
اگر ذهنیت در بیان را در ادبیات و متونی که با تخیل سرو کار دارند مورد بررسی قرار دهیم، ملاحظه خواهیم کرد که گاهی «من» اشاره به فردی دیگر دارد، یا برعکس، «دیگری» انعکاس دهندهی ذهنیت «من» است.
جملهی مشهور گوستاو فلوبر (Gustave Flaubert) در مورد شخصیت رمانش، مادام بوواری (Madame Bovary)، که گفته بود «مادام بوودای من هستم» یا عبارات شناخته شدهی نیچه (Friedrich Wihelm Nietzsche) و همچنین شاعر شوریدهی فرانسوی، آرتور رمبو (Arthur Rimbaud (1854 – 1891)، شاعر نمادگرای فرانسوی در قرن نوزدهم)، با عنوان «من در واقع دیگری است»، از چنین ذهنیتهای متضادی نشئت میگیرد.
پیچیدگی ذهنیت در کلام
ذهنیتهایی که فاصلهی گزاره گذار را با گزارهی خود نشان میدهند. به عبارت دیگر، فاصلهی میان گزاره گذار و گزاره، خود میتواند مبین حضور ذهنیت آشکار باشد و بر عکس، عدم فاصله نیز ممکن است ذهنیت پنهان با گرایش به عینیت مسئله را نشان دهد.
پس در ارتباطات کلامی، ساز و کارهای انعکاس دهندهی ذهنیت در بیان بسیار پیچیده عمل میکنند. با توجه به این امر، حتی ممکن است از حیث فاصله، اختلالاتی نیز بین گزاره گذار و گزاره ایجاد شود. مثلا احتمال دارد به کارگیری «او» در بیان، حضور آشکار ذهنیت گزاره گذار، و استفاده از «من» حضور پنهان ذهنیت وی را، با گرایش به عینیت، در گزاره بنمایاند.
بیشتر بخوانید: وجود ذهنیت در گفتمان