چطور بفهمیم ترجمه خوب ارائه داده‌ایم یا نه؟

چطور بفهمیم ترجمه خوب ارائه داده‌ایم یا نه؟

یکی از معیارهای ترجمه خوب این است که متن باید به حدی روان و شبیه به نوشتار متن مقصد باشد که مخاطب احساس کند متن از ابتدا به فارسی نوشته شده است! مسلما نتیجه این کارِ دشوار به دست آمدن متنی خوش‌خوان و روان برای خواننده می‌شود، اما باید در نظر داشت که محتوا همیشه به فرم ارجحیت دارد و به هبچ وجه نباید پیام متن را به زیبایی آن فروخت، وظیفه اصلی مترجم جلوگیری از کج‌فهمی متن توسط مخاطب و انتقال منظور نویسنده به او است.

ترجمه خوب

اگر مترجم برای به دست آوردن ترجمه‌ای صریح مطالبی را به متن اضافه کرده و یا از آن حذف کند و یا سبک و فضای آن را تغییر دهد به متن وفادار نبوده است.

آیا در ترجمه خوب امکان حذف وجود دارد؟

حذف تنها زمانی مجاز است که به دلیل مسائل فرهنگی حاضر مترجم نتواند عین متن مبدا را منتقل کند، افزودن به متن هم اگر برای شفاف‌سازی و توضیح کلماتی باشد که جایشان در زبان مقصد خالی است ایرادی ندارد، یا مثلا هنگام ترجمه خوب از متون تاریخی در صورت نیاز لازم است در بعضی موارد توضیحی مختصر در مورد اصطلاحات و یا وقایع تاریخی خاص در پانوشت بیاوریم.

مترجم باید دقت داشته باشد که توضیحات اضافه بر متن اصلی را تنها در جایی بیاورد که در صورت فقدان خواننده متوجه پیام متن نشود یا دچار کج فهمی شود و دقت داشته باشد این توضیحات با متن اصلی ادغام نشود.

مرحوم ذبیح‌الله منصوری که یکی از پرکارترین مترجمین در ترجمه رمان‌های تاریخی می‌باشند در حین ترجمه مجموعه غرش طوفان الکساندر دوما در مورد تمامی وقایع تاریخی، سنت‌ها، نحوه پوشش، و حتی آب و هوای نواحی که داستان در آن در جریان است توضیح داده‌اند، بسیاری از منتقدین به دلیل همین پانوشت‌ها که گاهی حتی از متن اصلی طولانی‌تر می‌شد ترجمه‌های ایشان را اقتباس و ترجمه می‌دانند.

مترجم اطلاعات اضافه شده را کجای متن بیاورد؟

اطلاعات اضافه شده به متن یک ترجمه خوب توسط مترجم می‌توانند در قسمت‌های مختلف متن آورده شوند؛ اگر در داخل متن آورده شوند در صورتی که در خود متن اصلی از پرانتز استفاده نشده باشد می‌توانند در داخل پرانتز قرار بگیرند.

می‌توان این اطلاعات را در پانوشت آورد که شایع‌ترین حالت در داستان‌ها و متون ادبی است، برای مثال اگر در متن به لغات خاصی برخوردیم که در فارسی معادل نداشتیم و یا حتی معادل آن واژه‌ای تخصصی و پیچیده بود می‌توانیم آن را در پانوشت توضیح دهیم.

در متون علمی یا تخصصی این اطلاعات در آخر فصل قرار داده می‌شوند مگر اینکه فصل خیلی طولانی باشد که در این صورت بهتر است در پانوشت آورده شوند.

اطلاعات اضافی دیگر که حالت مرجع برای خواننده دارند را می‌توان در انتهای کتاب با ذکر شماره‌ی ارجاع قرار داد که این بخش فهرست معانی یا واژه نامه‌است و بخشی ضروری در کتابهای علمی می‌باشد.

دقت در انتقال پیام در ترجمه

کتاب «نخستین درسهای ترجمه» نوشته خانم دکتر فرزانه فرحزاد یکی از اولین کتابهایی درسی دانشجویان مترجمی است که در آن دقت (Accuracy) در انتقال پیام ترجمه با توجه به قواعد متن مبدا همراه با تناسب  (Appropriateness) ساختاری و روان بودن متن ترجمه شده با توجه به الگوهای زبان مقصد دو عامل مهم برای یک ترجمه خوب و موفق هستند.

این دقت و تناسب در انتخاب واژه معادل و ساختار دستوری و انتقال سبک نیز صادق است که در نهایت باعث یکدستی متن و طبیعی بودن آن می‌شود.

مسلم است که نمی‌توان یک زبان را بی‌هیچ کم و کاستی از فرهنگی به فرهنگ دیگر انتقال داد، هر چند مترجم سعی کند خلا فرهنگی بین دو زبان را از بین ببرد، حتی اگر متن ترجمه شده در زبان مقصد یکدست و خوش خوان باشد، بخش‌هایی از بار فرهنگی خود را از دست می‌دهد.

در ترجمه خوب چطور لهجه را وارد ترجمه کنیم؟

برای مثال فرض کنیم در رمانی انگلیسی که سبکی محاوره‌ای دارد یکی از شخصیتها با لهجه ایرلندی حرف می‌زند و نویسنده با مهارت تمام لهجه را در نوشتار گنجانده است در حالی که هیچ جای متن به ایرلندی بودن شخصیت اشاره‌ای نشده است.

هنگام ترجمه این متن مترجم چه باید بکند که پیامی که پشت این لهجه نهفته است را منتقل کند و یک ترجمه خوب ارائه دهد؟

ایرلند سالیان دراز مستعمره انگلستان بوده و در حالی که انگلیسی‌ها ایرلندی‌ها را تحقیر می کردند، ایرلندی‌ها نیز به واسطه استعمارگری و فخرفروشی انگلیسی‌ها دلِ‌خوشی از آنها نداشتند. پس مسلماً انتخاب یک شخصیت ایرلندی در رمانی انگلیسی به خصوص اگر قبل از استقلال ایرلند باشد معنای خاصی دارد که درک آن برای خواننده فارسی زبان دشوار است.

در اینجا مترجم هر چقدر هم سعی در حفظ پیام و سبکِ متن داشته باشد ناگزیر است آن را تغییر دهد. شاید بهترین راه این باشد که مترجم به جای گنجاندن لهجه‌ی ایرلندی که مخاطب ایرانی قادر به تشخیص آن نیست لهجه ای آشنا با گوش خوانندگانش را به کار ببرد که حتی الامکان حسی را به خواننده ایرانی منتقل کند که لهجه ایرلندی به مخاطب انگلیسی انتقال می دهد.

ممکن است حتی مترجم تصمیم بگیرد که توضیحی در مورد سابقه این شخصیت به خواننده بدهد و در واقع به متن بیفزاید، تمامی این تکنیکها باید با نهایت ظرافت انجام شود تا نه به متن خدشه وارد شود، نه از لحاظ فرهنگی پیامی نادرست القا شود.

این تکنیک در ترجمه‌ی زیرنویس و فیلم‌نامه نیز بسیار حائز اهمیت است.

با اصطلاحات فنی در ترجمه متون تخصصی چه کنیم؟

اگر حین ترجمه به اصطلاح یا واژه‌ای و یا ضرب‌المثلی برخورد کردیم که در صورت ترجمه عجیب و ناملموس جلوه می‌کند، اما اصطلاح یا واژه‌ای و یا ضرب‌المثلی معادل آن در زبان مقصد داشتیم، بر طبق اصول ترجمه خوب باید آن را جایگزین می‌کنیم.

این کار، برای حفظِ تاثیر متن ترجمه شده بر خواننده است و مترجم تنها کافی است با استفاده از یک دیکشنری معنای پشت این اصطلاحات یا ضرب المثل‌ها را درک کند.

در ترجمه‌ی اصطلاحات و ضرب‌المثل‌ها مترجم باید دقت زیادی به خرج دهد. ترجمه ضرب المثل‌ها نسبتا از اصطلاحات آسان‌تر است زیرا بیشتر ضرب‌المثل‌ها بین فرهنگ‌های متقاوت مشترک است و مترجم کافی است که معنای آن را درک کرده با کمک «همانند‌سازی» یا «معادل‌یابی» به زبان مقصد انتقال دهد.

اصطلاحات دارای چند معادل را چه کنیم؟

در معادل‌یابی ممکن است یک اصطلاح یا ضرب‌المثل چند معادل داشته باشد که با توجه به متن یکی از آنها را انتخاب می‌کنیم. مثلا«Once bitten, twice shy » به این معناست که «کسی که در گذشته در مورد موضوعی دچار دردسر و ضرری شده باشد در آینده با آن موضوع با دقت بیشتری برخورد می‌کند» که معادل مناسب این ضرب‌المثل «مار گزیده از ریسمون سیاه و سفید می ترسه» است.

اما  می‌توان معادل «مومن از یه سوراخ دوبار گزیده نمیشه» را هم برای آن انتخاب کرد. این همان «معادل‌یابی» است.

تفاوت معادل‌یابی و همانندسازی در ترجمه خوب

«همانندسازی» در واقع نوعی «معادل‌یابی» است با این تفاوت که معادل کلیشه‌ای است؛ یعنی در معادل‌یابی با توجه به متن معادل را انتخاب می‌کنیم. اما در همانندسازی معادلی کلیشه‌ای را جابگزین می‌کنیم که برای خواننده آشناست. مثلا در انگلیسی نماد سیاهی ذغال است

.«Her hair is as black as coal»

درحالی که در فارسی می‌گوییم: «موهایش مثل شبق است

یا «Dove » در انگلیسی نماد «بی‌آزاری» است. در حالی‌که در فارسی «مورچه» نماد «بی‌آزاری» است.

ترجمه اصطلاحات روزمره نسبتا دشوار است. چون همانطور که در زبان فارسی دائما اصطلاحات جدیدی وارد زبان می‌شوند در زبان انگلیسی نیز با توجه به حجم وسیع گویندگان آن و پذیرا بودن این زبان، اصطلاحات آن دائما در حال افزایش است.

برای ترجمه اصطلاحات هم بهتر است اول از یک دیکشنری تک‌زبانه کمک بگیریم و بعد با توجه به متن معادل فارسی آن را در صورت وجود جایگزین کنیم. تماشای فیلم‌های زبان اصلی و به خصوص سریال‌ها بهترین راه برای یادگیری اصطلاحات روزمره است.

در آخر چند نکته در مورد ترجمه عالی:

در متون رسمی انگلیسی استفاده از وجه مجهول به جای معلوم بسیار پرکاربرد است. اما در فارسی استفاده از وجه مجهول زیاد رایج نیست. بنابراین مترجم بهتر است که جملات مجهول را به معلوم تبدیل کند. حالت متداول دیگر در زبان انگلیسی استفاده از جملات دو بار منفی است که ترجیحا در فارسی به جملات یک بار مثبت بر می‌گردانیم.

دیکشنری یک زبانه بهترین ابزار برای درک بارِ معنایی کلمه و کاربرد آن است، همیشه اول از دیکشنری انگلیسی به انگلیسی و بعد از انگلیسی به فارسی استفاده کنید. رعایت علائمِ نگارشی و املای کلمات که هر از گاهی توسط فرهنگستان فارسی تغییر می کند، ضروری است. سعی کنید در جریان این تغییرات باشید.

و در آخر اینکه اگر ترجمه‌های ابتدایی کارهای خوبی از آب در نیامدند نگران نباشید، این مساله در مورد تمامی مترجمین صادق است!

جدیدترین ها

مطالب مرتبط