پاسخ شما به بحث اروپا محوری چیست؟

پاسخ شما به بحث اروپا محوری چیست؟

پاسخ شما به اتهامات اروپامحوری چیست؟

من کتاب مطالعات ترجمه Translation Studies را قبل از ابداع اصطلاح «اروپامحوری» نوشته‌ام. اعضای اصلی گروه اهل اسرائیل (ایوان-زهر و توری)، بلژیک (لفور و لامبرت Jose Lambert)، اسلواکی (پوپوویچ Anton Popovic)، و هلند/آمریکا (جیمز هولمز James Holme) بودند. هولمز متخصص زبان اندونزیائی بود، ولی باقی زبآن‌ها اروپائی بود. البته تمرکز ما بر اروپا بود-چگونه می‌توانستیم اساس کار را بر امر دیگری بنا کنیم.

مطالعات ترجمه در برزیل و بسط نظریه‌ی آدمخواری

اروپا محوری به‌منزلۀ اصطلاحی ایدئولوژیک در دهۀ (80)19 به‌کار گرفته شد تا تحقیقاتی را که به اندازۀ کافی به فرهنگ‌های غیراروپائی توجّه نمی‌کرد محکوم کند، از این رو، واژه‌ای کلیدی در مراحل آغازین تفکّر پسااستعماری بود. باوجود این، رشد و گسترش مطالعات ترجمه و مطالعات پسااستعماری، به‌تدریج از قدرت تبیین‌گر آن کاسته شد. الگوهای پسااستعماری نمی‌توانست به‌طور مؤثر همه‌جا به‌کار آید: مثلاً پژوهشگران برزیلی، به نظریه‌های پسامدرنیستی علاقۀ بسیار داشتند. مطالعات ترجمه در برزیل به بسط نظریۀ: آدمخوارانه منجر شد که عقاید مربوط به اروپامحوری را آشکارا نادیده می‌گیرد. همچنین نظریات پسااستعماری برای فرهنگ‌های اروپای شرقی پیشین، در دوران پساکمونیسم، چندان کارآمد نبود. به‌علاوه ظاهراً در مطالعات ترجمه در چین،  و همراه با مترجمان کره‌ای و ژاپنی که مرحلۀ پسااستعماری را تجربه نکرده‌اند نیز چندان مفید نبوده است.

تروماپژوهی بعد از هولوکاست در حوزه‌ی مطالعات ترجمه

اثر مشترکم با پژوهشگر هندی، هریش تریویدی، ترجمه پسااستعماری: نظریه و عمل Postcoloniak=Translation Theory and Practice (1991) شامل مقالاتی از پژوهشگران سراسر جهان است. درجریان نگارش این کتاب با اختلاف‌های عمده‌ای که در باب این چشم‌انداز وجود دارد آشنا شدیم. منکر ارزشمندی این رشته (مطالعات‌پسااستعماری) نیستم، مراد من این است که در 25سال گذشته با تغییر تأکیدها مواجه بوده‌ایم. امروزه تروما‌پژوهی Trauma studie حوزۀ بزرگی است و حافظۀ پساهولوکاستی در اروپا موضوع آثار بسیاری است. وانگهی چنان‌که من قویاً معتقدم حوادث اجتماعی-سیاسی پیامدهای معرفت‌شناختی عمده‌ای دارند، امروزه لازم است که محقّقان اروپائی موضوعاتی مانند تأثیر مهاجرت جمعی که به پیدایش ادبیّاتی جذاب انجامیده است و نسل اوّل و دوّم مهاجران با مفاهیم زبان‌شناختی بعدی نوشته‌اند-توجّه کنند.

روند جهانی سازی و مطالعات ترجمه

 ازاین‌گذشته، دراروپا شاهد پیدایش ناسیونالیسم هستیم که ظاهراً با روندهای مربوط به جهانی‌سازی در تضاد است. در بریتانیا، مثلاً از سال 1999 به بعد شاهد تأسیس پارلمان اسکاتلند و همه‌پرسی برای استقلال، و تأسیس مجلس ولز بوده‌ایم. برای تطبیق‌گران، نکتۀ شایان توجّه در اینجا پیدایش شیوۀ آموزش دوزبانه در این دوکشور، و تأثیر آن بر ادبیّات است.این موضوع در باب ایرلند شمالی، که اگرچه مانند ولز و اسکاتلند دوزبانه نیست و بسیاری از نویسندگان به انگلیسی و ایرلندی می‌نویسند، نیز مصداق دارد. بنابراین با وجود تعهّد به آرمان‌ها و اخلاقیّات تفکّر پسااستعماری، مناطق مختلفی را در جهان می‌شناسم که نیازمند نگاه عمیق‌تری به بافتار محلّی خود هستند.

جدیدترین ها

مطالب مرتبط