چرخش فرهنگی بعد از تثبیت «مطالعات ترجمه»
چرخش فرهنگی cultural turn را من و آندره لوفور Andre Lefevere در اوائل دهۀ (90)19 ابداع کردیم. در آن زمان مطالعات ترجمه بهتدریج خود را تثبیت میکرد، و ما احساس میکردیم که تأکید بر ابعاد فرهنگی عرضه و پذیرش ترجمه اهمیّت دارد. تلاش برای دیدهشدن عوامل فرهنگی نظیر ویراستاران، ناشران، حامیان، سانسورچیان و جز اینها-که در عرضه داشت ترجمهها نقش دارند- در کنار توجه به تغییر هنجارهای زیباشناختی که در دهۀ (80)19، به لطف اثر مهم گیدونتوری Gideon Toury، در کانون توجّه بودهاند، دیگر تأکید ما بود.
ترجمهی پسااستعماری و ترجمه جنسیت
چرخش فرهنگی با اشتیاق فراوان مواجه شد و در کنار مطالعات پسااستعماری همچون پلی کورهراههای مطالعات ترجمۀ پسااستعماری و ترجمه و جنسیت را به یکدیگر متصّل میکرد. تا همین اواخر، پیشرفت اثر از طریق فرایندی میسّر میشد که در مطالعات ترجمه «چرخش جامعهشناسی» نامیده میشود. ما همچنین افزون بر توسعۀ گسترۀ تحقیق پیشنهاد دادیم که در کنار ترجمه به منزلۀ یکی از نیروهای شکلدهندۀ تاریخ ادبیّات، به دیگر فعّالیتها نظیر ویرایش، تهیۀ گلچینهای ادبی، نقد و نظریۀ ادبی، شرح و تفسیرنویسی، و تاریخنگاری نیز اهمیّت دادهشود.
توجه به نقش ترجمه در بررسی تاریخ ادبیات
چرخش فرهنگی نکاتی را که ایتامار-زهر در سال 1978 مطرح کرده بود تثبیت کرد. در بررسی تاریخ ادبیات میبایست علاوهبر توجّه به نقش ترجمه، در باب این موضوع نیز اندیشید که چرا فرهنگهای مختلف در مراحل مختلف تکامل تاریخی خود برای دستیابی به رشد و گسترش ناگزیر به ترجمهاند. باید به یاد داشت که ما برای اوّلین بار و در فضائی پرتنش و هیجانی که در آن علومانسانی شاهد شکلگیری روندهای معرفتی جدید و چالشگر عقاید کانونی بود مطالعات ترجمه را بنیان نهادیم.
بعضی از پژوهشگران حوزهی ترجمه
در کنار ترجمه، مطالعات فرهنگی و مطالعات رسانه، و پس از آن مطالعات زنان و جنسیت، و سپس مطالعات پسااستعماری پدید آمد، که جملگی تاحدّی رشتههای مطالعاتی خاصی بود که از دل اعتراضات معطوف به نقد سلسله مراتب مرسوم سربر میآورد. پژوهشگران بعدی حوزۀ ترجمه، خاصّه لارنس ونوتی Lawrence Venuti، مایک کرونین Michael Cronin ، ادوین گنتزلر Itamar Even-Zohar، شری سایمن Sherry Simon و آنتی پیم Anthony Pym اگر فقط پنج تن از مشهورترینها را نام ببرم، همگی عقاید رایج و جاافتاده در باب ترجمه را به چالش کشیدند. ونوتی نیاز ترجمه به مرئیتر شدن را برکشید، گنتزلر پرسشهای مهمی را دربارۀ تأثیر روابط قدرت در ترجمه مطرح کرد، سایمن نگاهها را به تعصّب جنسیتی در تاریخ ترجمه جلب کرد و بهتازگی نیز در باب عقاید مربوط به شهرهای چندزبانه مباحثی را طرح کرده است. با افتخار یادآوری میکنم که ونوتی، گنتزلر Edwin Gentzler، سایمن و کرونین آثارشان را در مجموعهای منتشر کردند که زیر نظر من و مرحوم آندره لفور بود.