برای داوری در مورد ارزش سبک مترجم و با نویسنده باید به دو عامل اساسی توجه کرد. عامل اول کیفیت انتخاب مفردات جمله در ترجمه توسط مترجم میباشد. کیفیت انتخاب مفردات جمله یعنی کلمات و تعبیرات است. عامل دوم، شیوهی ترکیب و همنشینی آنها بر روی زنجیرهی جمله.
یکی از ویژگیهای مهم سبک، انسجام و یکدستی آن است. هر کس که دستی در نوشتن دارد میداند برای ایجاد سبکی یکدست چه مایه دانش و ذوق زبانی لازم است چون هر کلمه بهراحتی در کنار کلمهی دیگر نمینشیند. در ترجمه، ایجاد انسجام بهمراتب دشوارتر است چون مترجم در انتخاب کلمات محدودتر است و باید همان کلمات محدود و شیوه ترکیب محدودتر این انسجام را خلق کند و برای ایجاد سبک مترجم به خلاقیت بسیاری نیاز است.
برخورد منتقدان با سبک مترجم
منتقد سبک باید هم مفردات، یعنی واژگان جمله و هم شیوهی ترکیب و همنشینی کلمات را در نظر بگیرد. نمیتوان با استناد به مفردات یک نوشته دربارهی سبک آن قضاوت کرد چون قضاوت دربارهی سبک مترجم، قضاوت دربارهی سطح کلان متن است.
این قضاوت با صفاتی بیان میشود که به کل متن اطلاق میشود. برخی از صفاتی که در توصیف سبک به کار میرود عبارت است از: زیبا، منسجم، روشن، خودمانی، حماسی، روان، طبیعی، ساده، استاندارد، شوخطبعانه، غیررسمی، متکلف، مغلق، ادبی، آرکائیک، التقاطی، محافظهکارانه، محاورهای، خشک، احساسی، متظاهرانه، شلخته، موجز، بلیغ، گنگ، اثرگذار، مطبوعاتی، فاضلانه، تغزلی، شاعرانه، جدلی، پراطناب و غیره.
چهار شکل متفاوت یک ترجمه از رمان غرور و تعصب
به مثال زیر توجه کنید. در اینجا جملهی اول رمان «غرور و تعصب» به چهار شکل متفاوت ترجمه شده است. هر مترجم مجموعه واژگان متفاوتی بهکار گرفته و آنها را به شکلهای مختلف کنار هم نشانده است و باعث شده سبک مترجم در هر کدام متفاوت باشد:
It is a truth universally acknowledged, that a single man in possession of a good fortune, must be in want of a wife.
– اینکه هر جوان مجرد صاحب مکنتی نیاز به همسری دارد قولی است که جملگی برآنند.
– این حقیقتی است که همه قبول دارند. هر جوان مجرد مالومنالداری باید همسری اختیار کند.
– این حقیقت مورد قبول عموم است که هر مرد مجرد ثروتمندی ناگزیر باید نیازمند به ازدواج باشد.
– حقیقتی است که همه به آن اذعان دارند و آن این است که مرد مجرد دارای مالومنال حتماً نیاز به همسر دارد.
با فرض اینکه ترجمههای فوق معانی کم و بیش یکسانی را منتقل میکنند؛ تفاوت میان آنها را میتوان فقط با اتکا به مفهوم سبک توضیح داد.
آیا سبک مترجم علت تفاوت در ترجمههای مختلف از یک متن است؟
تفاوت میان این ترجمهها ناشی از تفاوت ذوق، تجربه، قدرت زبانی، سبک مترجم و نیز تفاوت در درک مترجمان از سبک نویسنده و تفاوت در قدرت آنان در بازآفرینی این سبک است.
برای مثال در ترجمهی اول، تعبیر غیر امروزی «صاحب مکنت» خواننده را به فضای گذشته میبرد. در این فضا واژهی «جملگی» و تعبیر «برقولی بودن» قابل پذیرش میشود. اما هنوز دو نکتهی دیگر وجود دارد.
نکتهی اول این است که آیا این جمله با سبک جین آستن تناسب دارد؟
نکتهی دوم این است که آیا این جمله با جملات دیگری که در پی آن میآید همخوانی سبکی دارد؟
بهعبارتدیگر، آیا مترجم قادر است در سراسر ترجمه خواننده را در فضای زمانی که این جمله خلق کرده نگه دارد؟
طنز جین آستین در کدام ترجمه منتقل شده است؟
طنزی که جین آستن در این جمله به کار میگیرد این است که سخن او بهظاهر دربارهی نیاز مرد به همسر است حال آنکه در کل کتاب جین آستن از نیاز زن به همسر سخن میگوید. این نکته در ترجمهی اول و چهارم بارزتر بیان شده است.
ترجمهی دوم جملهای است بهمراتب سادهتر از جملهی نویسنده، هم از جهت نحو، چون مترجم، جملهی واحد نویسنده را به دو جملهی کوتاه ترجمه کرده، و هم از جهت انتخاب کلمات.
در ترجمهی سوم ترکیبات «مورد قبول عموم بودن» و «ناگزیر باید نیازمند به ازدواج بودن» از همنشینی آشنای کلمات در زبان فارسی حکایت نمیکند. در ترجمهی چهارم فعل «اذعان داشتن» به مقصود گوینده نزدیکتر است تا فعل «قبول داشتن».
همچنین استفاده از صف غیرمستعمل «دارای مال و منال» به فضای قدیمی داستان نزدیکتر است تا صف پولدار یا ثروتمند.
بدین ترتیب ارزش سبکی هر یک از این ترجمهها به تکتک کلمات آنها نیست بلکه به کیفیت همنشینی آنها بر روی زنجیرهی افقی جمله و تأثیری که از این همنشینی به وجود آمده نیز بستگی دارد.
در ادامه بخوانید: آیا سبک در ترجمه موضوع تازهای است؟